معرفی و خلاصه کتاب هنر پیش‌ بینی اثر فیلیپ تتلاک

سرفصل‌های این مقاله
هنر پیش بینی
انسان‌ها از زمانی که خودشان و مفهوم زمان را شناختند به دنبال راهی برای پیشگویی کردن آینده بودند. هر چند که بسیاری از پیشگوهای تاریخ بشر، پس‌گو از آب درآمدند و به جای صحبت کردن از آینده، پای گذشته‌ای که قبلا آمده و رفته است را پیش کشیدند. از طرف دیگر، تعداد قابل توجهی از کسانی که در حال پیشگویی آینده بودند گاف‌های بزرگی دادند و با سخنان اشتباه خود، جان و مال و سرمایه مردمی که به آنها چشم دوخته بودند را به باد فنا دادند. ماجرای پیش بینی کردن در بازارهای مالی هم داغ است و هر کسی برای خودش عقیده‌ای راجع به آینده دارد. در این قسمت از خیزش نیوز به سراغ کتاب «هنر پیش بینی» از «فیلیپ تتلاک» و «دن گاردنر» می‌رویم و به دنبال راهی برای کشف پیش بینی‌های درست و حسابی می‌گردیم. اگر از پیشگویی‌ها – به ویژه مالی – دل خوشی ندارید، حتما تا پایان این ماجرا با ما همراه باشید.
هنر پیش بینی و دو واکنش جالب انسان‌ ها
وقتی پای پیش‌‌بینی کردن به میدان باز می‌شود ما دو واکنش را از خودمان نشان می‌دهیم. در حالت اول، وقتی قرار باشد کسی را استخدام کنیم، شرکت جدید را برای همکاری بپذیریم یا بنای شراکت با افراد تازه‌ای را بگذاریم با عزمی راسخ در مورد آنها تحقیق می‌کنیم و زمان خوبی را برای استخراج کیفیت عملکرد آنها در نظر می‌گیریم.
تنها پس از این ماجرا است که دست به پیش‌بینی می‌زنیم و در مورد چند و چون عاقبت همکاری خودمان و آنها چیزهایی را در سر می‌پرورانیم.
حالت دوم به زمانی برمی‌گردد که می‌خواهیم در مورد آینده سرمایه خودمان یا مواردی از این دست تصمیم بگیریم. در این حالت، دست به دامن پیشگویانی می‌شویم که اطلاعاتشان اگر از ما کمتر نباشد، بیشتر نیست. علت این دوگانگی در برخورد با پیشگویی، نداشتن درکی درست از آن است.
دور اندیشی دقیقا چیست؟
هنر پیش بینی، مهارتی است که می‌توانید با آموزش و تمرین، آن را در زمینه‌های مختلف، تقویت کنید؛ اما این بدان معنا نیست که با یادگیری مهارت پیشگویی می‌توانید همچون موجودات افسانه‌ای، سال‌های دور را ببینید و ماجرای آن را به اطلاع دیگران برسانید.
در واقع، میان دور اندیشی و زمان، رابطه‌ای معکوس وجود دارد؛ یعنی هر چقدر که پیش‌گویی شما از امروز دورتر باشد – مثلا سه سال بعد، ۱۰ سال بعد و … – میزان درستی آن کاهش پیدا می‌کند و به یک پدیده اتفاقی تبدیل می‌شود.
بنابراین، اگر می‌خواهید از این ماجرا به درستی بهره‌برداری کنید باید بدانید که سخنان شما چه زمانی از یک علم به یک حدس و گمان تبدیل می‌شود.
حتی زبردست‌ترین اقتصاددان‌ها، ماهرترین اندیشمندان و بهترین کارشناس‌ها هم از آینده خودشان خبر ندارند چه رسد به آینده دیگران. پس به پیشگویی کردن ماجراهای آینده به ویژه وقتی آن را از زبان فردی می‌شنوید که با اطمینان وصف‌ناپذیری آن را بیان می‌کند، تردید داشته باشید.
این تنها راهی است که می‌توانید از منطق خودتان در برابر این حرف‌ها محافظت کنید و تصمیمی هوشمندانه برای آینده مالی یا شخصی‌تان بگیرید.
چرا نمی‌ شود و نباید به بیشتر پیشگویی‌ ها اعتماد کرد؟
بیایید به زبانی ساده، روند مشاهده، بررسی و تحلیل ذهنی را موشکافی کنیم. وقتی موضوعی را در نظر می‌گیریم مثلا سوالی را از خودمان می‌پرسیم، ذهن ما با دو سیستم خودش به سراغ این ماجرا می‌رود.
سیستم اول، به دنبال آن است که با کمک مشاهده‌های ظاهری در کمترین زمان ممکن – معمولا چند ثانیه – حکمی برای آن ماجرا صادر کرده و خیلی فوری شما را به سمت یک اقدام سوق دهد.
این سیستم با کمک همین فرایند سریع و البته سطحی باعث می‌شود که ما جان خودمان را از خطرها حفظ کنیم؛ مثلا وقتی اتومبیلی با سرعت به سمتمان می‌آید در کسری از ثانیه مغزمان به تکاپو می‌افتد تا راهی برای فرار از دست این جسم خطرناک پر سرعت پیدا کند.
به همین دلیل، ما در چنین مواقعی بدون آنکه فکر کنیم به سرعت واکنش نشان می‌دهیم. سیستم دوم، کار سخت‌تر و پر هزینه‌تر – البته منظور از هزینه در اینجا مصرف انرژی است – را بر عهده دارد و آن تجزیه، تحلیل و بررسی دقیق ماجرایی است که با آن روبه‌رو شده‌ایم.
سیستم دوم ذهن و هنر پیش بینی
اگر سوالی که با آن روبه‌رو شده‌ایم چیز تازه‌ای نباشد، از بخش اول ذهنمان عبور می‌کند و به بخش دوم می‌رود. در این بخش است که زیر ذره‌بین منطق قرار می‌گیرد و نهایت تلاشش را به کار می‌بندد تا بتواند نتیجه‌ای موشکافانه را به ما تحویل دهد. پس اگر بخواهیم در مورد سیستم اول و دوم یک نتیجه‌گیری ساده کنیم چنین چیزی از آب در می‌آید:

سیستم اول با یک موضوع روبه‌رو می‌شود
آیا این موضوع جدیدی است؟ بله. پس این جواب را بگیر
آیا این موضوع جدیدی است؟ خیر. پس به مرحله دوم برو چون قبلا به این ماجرا جواب داده‌ام. بعدی لطفا!
سیستم دوم، جواب سیستم اول را دریافت می‌کند:
آیا این موضوع قبلا بررسی شده؟ بله. پس باید بهتر بررسی شود.
آیا این موضوع قبلا بررسی شده؟ خیر. پس باید از نو بررسی شود.

چرا ذهن ما این همه به خودش زحمت داده و خودش را سیستم‌ بندی کرده است؟
یکی از مهم‌ترین دلیل‌ها برای این ماجرا، موضوع «زمان» و دیگری «انرژی» است. بیشتر تصمیم‌هایی که به جان ما و چیزهایی که دوستشان داریم یا به آنها اهمیت می‌دهیم مربوط می‌شوند باید خیلی زود گرفته شوند.
ذهن ما نمی‌تواند جان ما را به خاطر بررسی کردن شواهد، تحلیل کردن موقعیت‌ها یا مواردی از این دست به خطر بیندازد؛ مثلا وقتی چیزی به طرف شما پرتاب می‌شود، بدون اینکه فکر کنید چرا این ماجرا اتفاق افتاده، چه کسی این کار را کرده، هدفش از انجام این کار چه بوده، باید در مقابل چه اقدامی انجام دهید و … خیلی سریع یا دستانتان را سپر خودتان می‌کنید یا به حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن جاخالی می‌دهید.
زمان! زمان چیزی است که سیستم اول آن را بسیار غنیمت می‌شمارد.
گذشته از این، موضوع انرژی جسم ما هم در میان است. وقتی شروع به تجزیه و تحلیل می‌کنیم، انرژی زیادی در بدنمان سوزانده می‌شود.
ذهنمان با خودش فکر می‌کند که آیا این موضوع واقعا به بررسی عمیق‌تر و سوزاندن این همه انرژی گرانبها نیاز دارد یا نه!
ما با کدام سیستم ذهنمان به سراغ هنر پیش بینی می‌ رویم؟
این دقیقا همان سوالی است که ورق را بر می‌گرداند و ما را با حقیقتی جالب روبه‌رو می‌کند. پیش‌گویی‌های آینده در بیشتر موارد چیزی بیشتر از حدس و گمان نیستند چون به وسیله سیستم اول ذهنمان گرفته می‌شوند. ذهنمان از خودش می‌پرسد که آیا این ماجرا درست و خوب به نظر می‌رسد یا نه؟
اگر پاسخی که به خودش می‌دهد مثبت باشد، آن را به عنوان یک چیز درست می‌پذیرد و اگر پاسخش منفی باشد، خیلی راحت آن را بدون بررسی بیشتر، به عنوان یک چیز بد، مشکوک و حتی خطرناک طبقه‌بندی می‌کند. به همین راحتی!
راحت‌تر و جالب‌تر از آن این است که ذهنمان برای حمایت از این نتیجه‌گیری، دست به ساخت داستان‌هایی خلاقانه می‌زند تا جای خالی دلیل‌ها شواهد و مدارک را پر کند. به همین دلیل است که گاهی از زبان برخی کارشناس‌ها چیزهایی می‌شنویم که درآوردن شاخ هم حجم تعجب ما از آنها را پوشش نمی‌دهد!
پیشگویان، عاشق استفاده از واژه‌ های دو پهلو هستند
پیشگوها در آمریکا ستایش می‌شوند و بسیار بیشتر از آنچه که فکرش را بکنید، پول درمی‌آورند. مردم به هوای اینکه آنها می‌توانند از درب ناشناخته آینده عبور کرده، در آن سرکی بکشند و چند خبر دست اول را به گوششان برسانند پول‌های زیادی را به پایشان می‌ریزند. حتی کاخ سفید هم از این ماجرا در امان نمانده است.
بنابراین، پیشگوها باید کاری کنند تا هنر پیش بینی آنها مثل یک گنج با ارزش باقی بماند. برای این کار بیشتر آنها یاد گرفته‌اند طوری حرف بزنند که حرف‌هایشان در صورت وقوع هر ماجرایی، درست از آب در بیاید!
آنها عاشق عبارت‌هایی مانند زیر هستند:

به احتمال زیاد
مقداری قابل توجه
در آینده نزدیک
در ۸۰ یا ۹۰ درصد موارد یا زمان‌ها

اینکه چقدر، چه زمانی، تا کجا و چگونه، چیزهایی هستند که کسی در موردشان سوالی نمی‌پرسد. اگر هم یک وقت، کسی چنین کاری کند، پیشگوی محترم در جواب می‌گوید: «هیچ کس دقیقا نمی‌داند، اما!…» و دوباره شما را به یکی از آن عبارت‌های دو پهلو حواله می‌دهد یا اینکه می‌گوید: «شما جزو آن ۲۰ درصد حداقل هستید!»
و به این ترتیب خودش را راحت می‌کند؛ یعنی همه کسانی که با نظریه او مخالفتی ندارند جزو آن ۸۰ درصد و تمام کسانی که مخالف هستند جزو اقلیت ۲۰ درصد قرار می‌گیرند. اصلا هم مهم نیست که گاهی آن اقلیت، ۸۰ درصد افراد جامعه را تشکیل می‌دهد!
می‌ خواهید پیشگو شوید؟
یکی از راه‌های ساده و کاربردی برای تبدیل شدن به یک پیشگوی واقعی – دست‌کم برای خودتان – پناه به بردن به اطلاعات، سپس آزمودن آن اطلاعات و دست آخر لب به سخن گشودن است.
بسیاری از پیشگوهای شکست خورده که حتی نامشان در تاریخ هم ثبت شده است، مورد دوم یعنی «آزمون اطلاعات» را فاکتور گرفتند و پس از به دست آوردن اطلاعاتی که خدا می‌داند از زبان چه کسی و با چه هدفی زده شده‌اند، دست به پیشگویی زدند.
این پیشگوها حتی به این ماجرا بسنده نکردند و با آب و تاب دادن به سخنانشان دیگران را به اقدام کردن بر اساس پیشگویی خودشان تشویق کردند.
اگر می‌خواهید از هنر پیش بینی بهره‌ای ببرید، نباید چشم و گوشتان را به روی اطلاعاتی که پیش چشمتان قدم‌رو می‌روند ببندید و آنها را بی‌ برو برگرد مواردی درست در نظر بگیرید. در این هنگام باید غلظت شک و تردید خودتان را بسیار بالا ببرید تا بتوانید راست را از دروغ، درست را از غلط و دوست را از دشمن تشخیص دهید.
گذشته از این، وقتی می‌خواهید در مورد یک موضوع دست به پیشگویی بزنید، باید آن موضوع را به بخش‌های کوچک‌تر یا بهتر است بگوییم به پرسش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید.
با این کار، بخش‌هایی که باید در موردشان اطلاعات جمع کنید روشن می‌شوند و هنر پیش بینی شما اعتبار بیشتری پیدا می‌کند.
برای پیشگو شدن نیازی نیست دانشمند هوا فضا باشید
کم نیستند تعداد افرادی که پیشگویی را به نبوغ، هوش بالا یا استعداد داشتن گره می‌زنند. اگر این‌طور بود، دانش پیشگویی تنها در دست تعداد اندکی از افراد جامعه قرار می‌گرفت؛ اما اگر نگاهی به اخبارهای اقتصادی، آینده‌نگری‌های سیاسی یا مواردی از این دست بیندازید به افرادی می‌رسید که چندان هم نخبه به نظر نمی‌رسند.
یک بررسی علمی ثابت کرد که افراد نخبه و معمولی جامعه به هنگام استفاده از هنر پیش بینی تنها ۱۰ درصد با هم اختلاف دارند. ناگفته نماند که در نهایت، هر دو گروه نخبه و معمولی هم فقط تا اندازه محدودی توانایی پیشگویی کردن دارند.
با این حساب، پیشگویی، بیشتر از آنکه به استعداد نیاز داشته باشد به توانایی جمع‌آوری اطلاعات، تحلیل موضوع و استخراج داده‌ها بستگی دارد. البته توانایی کار حرفه‌ای با اعداد و ارقام می‌تواند هنر پیش بینی را بسیار معتبرتر کند.
نابغه‌ های هنر پیش بینی چگونه کار خود را انجام می‌ دهند؟
شما می‌توانید با دنبال کردن روش نخبه‌هایی که وارد دنیای پیش بینی شده‌اند، چیزهای زیادی را از آنها یاد بگیرید. این ماجرا، نوعی مهندسی معکوس به حساب می‌آید.
در ادامه، چند مورد از روش‌های آنها را با هم بررسی می‌کنیم. نکته جالب این است که نابغه‌های پیشگویی در بیشتر موارد از روش یکسانی برای روبه‌رو شدن با ماجراها و چالش‌ها استفاده می‌کنند. پس گاهی کاهش خلاقیت در یافتن راه‌حل‌ها هم می‌تواند چشم ما را به جمال پاسخ‌های بیشتر روشن کند و اما روش‌ها:
نابغه‌ ها کیک را درسته قورت نمی‌ دهند
کمی قبل هم راجع به این موضوع با هم صحبت کردیم. افراد نابغه، هیچ وقت به دنبال حل کردن یک چیز کلی نیستند. آنها آن چیز را آن‌قدر می‌شکنند تا بتوانند بخش‌های تشکیل دهنده‌اش را به روشنی ببینند.
نابغه‌ ها اَلَک به دست، کار می‌ کنند
یکی از کارهای ساده اما بسیار اثرگذاری که افراد نابغه در هنر پیش بینی انجام می‌دهند و افراد معمولی از انجامش واهمه دارند، تفکیک کردن دانسته‌ها و ندانسته‌ها است.
آدم‌های معمولی خیلی سخت با این موضوع کنار می‌آیند و معمولا دوست دارند که خودشان را یک همه‌چیزدان متحرک در نظر بگیرند؛ اما افراد نابغه، فقط در چند چیز محدود تخصص دارند و وقتی چیزی را نمی‌دانند خیلی راحت آن را از بقیه معلوماتشان جدا می‌کنند.
چون آنها می‌دانند بازی کردن با چیزهایی که نمی‌دانند تنها تلف کردن وقت، زمان و انرژی است.
نابغه‌ ها ذره‌ بین را کنار نمی‌ گذارند
افراد نابغه به جزئیات، اهمیت زیادی می‌دهند. آنها تمام نکته‌های ریز و درشت را با دقت بررسی می‌کنند و حتی ارتباط میان آنها را مورد بازبینی قرار می‌دهند. به این ترتیب، افراد نابغه از تمام منابعی که در دست دارند نهایت بهره را می‌برند.
نابغه‌ ها به شکل متفاوتی می‌ نگرند
نگاه کردن به ماجراها از جایی در بیرون آنها یکی از روش‌های جالب افراد نابغه است. این روش به آنها دید تازه‌ای می‌دهد و کمکشان می‌کند تا تسلط عمیق‌تری بر موضوع پیدا کنند. از این گذشته، نابغه‌ها با تغییر دادن نوع نگاهشان به ماجراها فاصله خود را با آنها بیشتر می‌کنند و از این جهت نیز چهره متفاوتی از آن موضوع را به تماشا می‌نشینند.
نابغه‌ ها همه چیز را مقایسه می‌ کنند
مقایسه کردن یکی از سلاح‌های مخفی افراد نابغه است. آنها موضوع مورد نظرشان را با موضوع‌های مشابه یا حتی بسیار متفاوت دیگر، مقایسه می‌کنند. این کار به آنها کمک می‌کند تا به درک و شناخت بهتری از آن موضوع دست یابند.
هر چقدر که مقایسه عمیق‌تر باشد، ابعاد شناختی آنها و نتیجه‌ای که از آن ماجرا می‌گیرند هم کیفیت بهتری پیدا خواهد کرد.
نابغه‌ ها از ذهن‌ های دیگر کمک می‌ گیرند
بر خلاف تصور بیشتر مردم که نابغه‌ها را افرادی منزوی و تنها تصور می‌کنند این افراد، جامعه ویژه خودشان را دارند و به هنگام مشکلات از قدرت ذهنی جامعه خودشان استفاده می‌کنند. تنها پس از این ماجرا است که آنها پای هنر پیش بینی را وسط می‌کشند و نظر خودشان را در مورد آینده یک ماجرا بیان می‌کنند.
نابغه‌ های هنر پیش بینی، راهی برای فرار خود باز می‌ گذارند
معمولا انسان‌های عادی وقتی می‌خواهند در مورد آینده یک ماجرا نظر بدهند خیلی محکم و با اطمینان در این باره سخن می‌گویند. این روش، آنها را در تنگنا قرار می‌دهد.
چون با وجود تمام این تحلیل و بررسی‌ها هیچ کس آینده را به چشم ندیده است. افراد نابغه وقتی می‌خواهند در مورد یک ماجرا سخن بگویند و از هنر پیش بینی استفاده کنند معمولا آن را در هاله‌ای از احتمال درستی یا نادرستی می‌پیچانند.
مثلا وقتی می‌خواهند احتمال برد یا باخت یک تیم فوتبال یا احتمال بالا کشیدن یا سقوط سهام یک شرکت را پیشگویی کنند، حتی اگر تمام شواهد و تحلیل‌هایشان برد آن تیم یا بالا کشیده شدن قیمت آن سهم را نوید دهند باز هم پیشگویی خود را به شکلی مانند: «به احتمال ۶۰ درصد، فلان تیم می‌برد» بیان می‌کنند.
اگر آن تیم ببرد یا آن سهام بالا بکشد، آنها قبلا از نیمه پر لیوان – یعنی همان ۶۰ درصد – سخن گفته‌اند. اگر هم آن تیم ببازد یا سهام آن شرکت سقوط کند، آنها از قبل به اندازه ۴۰ درصد چنین ماجرایی را پیشگویی کرده بودند!
نابغه‌ ها پیگیر اخبار هستند
برخی از افراد، دنبال کردن خبرها را کاری بیهوده تصور می‌کنند. چون به خیال خودشان خبرها می‌تواند آنها را به سمت و سویی که دوست ندارند بکشانند.
این ماجرا به ویژه در مورد اخبار اقتصادی و خبرنگارانی که به صورت ظاهری در مورد بازار سرمایه نظر کارشناسی می‌دهند دیده می‌شود؛ اما افراد نابغه به گونه‌ای متفاوت اخبار را مورد بررسی قرار می‌دهند و حتی راستی یا دروغ آنها را موشکافی می‌کنند. به این ترتیب، نابغه‌ها در مقایسه با کسانی که به اخبار بی‌اعتنا هستند، اطلاعات بیشتری دارند.
نابغه‌ های پیشگویی خود را به روز می‌ کنند
عده‌ای فکر می‌کنند هنر پیش بینی چیزی است که شما فقط یک بار مجاز به ارائه آن هستید. این در حالی است که نابغه‌های پیش بینی به صورت مرتب، پیشگویی‌های قبلی خود را تازه‌سازی می‌کنند.
البته این کار به این سادگی‌ها هم نیست. چون آنها باید از همان روشی که برای ارائه پیشگویی خودشان استفاده کردند برای به‌روزرسانی آن هم استفاده کنند.
نابغه‌ ها ذهن خود را زنده در حال رشد نگه می‌ دارند
تفاوت زیادی میان کسانی که می‌خواهند ذهن خود را زنده و در حال رشد نگه دارند با کسانی که عملکرد ذهنشان را به یک سن خاص – مثلا دهه ۲۰ سالگی – گره می‌زنند دیده می‌شود.
نابغه‌های هنر پیش بینی، پیوسته در حال یادگیری هستند. آنها به استقبال چیزهای تازه‌ای می‌روند که قبلا دانشی در موردشان نداشتند.
چون با این کار می‌توانند نگرش تازه‌ای را به ذهنشان هدیه دهند؛ اما افراد معمولی با این بهانه که: «من دیگه از سن یادگیری عبور کردم. دیگه نمی‌تونم چیزهای تازه رو به کیفیت بچگی‌هام یاد بگیرم» خودشان را از حلقه یادگیری بیرون می‌اندازند.
برای تبدیل شدن به یک پیشگوی بزرگ باید از شدت غرورتان کم کنید
داشتن غرور زیاد، بلای جان تمام ذهن‌ها از جمله ذهن‌های پیشگو است. وقتی شما در ذهنتان خودتان را فردی بی‌عیب و نقص، عالی و با توانایی فراوان در هنر پیش بینی تصور می‌کنید، ناخودآگاه دیواری میان خودتان و پیشگوی برتری که می‌توانید به آن تبدیل شوید می‌سازید.
برای تبدیل شدن به یک پیشگوی دست‌اول باید یاد بگیرید که شما هم درست به اندازه دیگران – و حتی شاید بیشتر – دچار قضاوت اشتباه می‌شوید. در چنین هنگامی اگر از قبل تکلیفتان را با غرورتان روشن کرده باشید، به دنبال یافتن اشتباه‌های خود می‌گردید، داده‌ها را جمع‌آوری می‌کنید و از خودتان عبرت می‌گیرید؛ اما اگر غرورتان را مدیریت نکرده باشید، هرگز زیر بار اشتباه خودتان نمی‌روید.
به دنبال این ماجرا هیچ‌وقت سر از کار اشتباه‌های خودتان در نمی‌آورید و راهی هم برای تبدیل شدن به یک پیشگوی بزرگ پیدا نخواهید کرد.
دانش را فقط در کتاب‌ ها جستجو نکنید
هنر پیش بینی، ماجرایی است که با اطلاعات، گره خورده است؛ اما این بدان معنا نیست که باید برای به دست آوردن اطلاعات فقط در کتاب‌ها، سایت‌ها یا شبکه‌های خبری جستجو کنید.
بهترین نوع اطلاعات که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را در اختیارتان قرار دهد از طریق تجربه کردن به دست می‌آید. این ماجرا درست همانند زمانی است که می‌خواهید برای اولین بار اسکیت سواری کنید.
شما قبل از این کار در مورد اسکیت بازی، تاریخچه آن، فرایند ساخت اسکیت‌ها، روش‌های مختلف برای اسکیت بازی و موارد بسیاری از این دست اطلاعات جمع می‌کنید.
حتی ممکن است به سراغ چند مسابقه معروف اسکیت بروید و آنها را با دقت تماشا کنید؛ اما تا زمانی که خودتان کفش‌های اسکیت را نپوشید و با آنها قدم بر ندارید هرگز به صورت واقعی نمی‌توانید در مورد توانایی اسکیت بازی خودتان و اینکه آیا امیدی به حضور شما در تیم اسکیت شهرتان وجود دارد یا خیر، نظری بدهید. برای آموختن هنر پیش بینی هم چاره‌ای جز پیش بینی کردن ندارید.
پیشگویان برتر؛ آدم‌ های متفاوت یا کارهای متفاوت؟
وقتی حرف از پیشگویانی می‌شود که با کمک هنر پیش بینی، ماجراهای آینده را با درصد اطمینان بالایی به گوش دیگران می‌رسانند این پرسش پیش می‌آید که راز واقعی آنها برای موفقیت در دنیای پیشگویی چیست؟
آنها چطور در مورد سقوط اقتصاد یا واکنش‌های سیاسی سران کشورهایی که تا به حال آنها را به چشم ندیده‌اند، سخن می‌گویند و از قضا، حرفشان درست از آب در می‌آید! شاید بتوان گفت که به جز هوش – البته آن هم فقط تا اندازه‌ای – پای ماجرای دیگری هم در میان باشد.
در واقع، راز اصلی آنها در این است که به جای فکر کردن به خودشان و توانایی‌هایشان به دنبال اجرایی کردن تمام توان خود در هنر پیش بینی هستند.
آنها دست به تحقیق می‌زنند، فکر می‌کنند، نظرات خودشان و دیگران را زیر سوال می‌برند، تفاوت‌ها و شباهت‌ها را موشکافی می‌کنند، حجم دانایی خود را به چالش می‌کشند و تشنه بررسی ماجراها از دریچه‌های تازه هستند.
این ویژگی‌ها در کنار هم از آنها یک پیشگوی برتر می‌سازد؛ یعنی همان چیزی که شما هم می‌توانید به آن تبدیل شوید.
پیام اصلی نویسندگان کتاب «هنر پیش بینی» چه بود؟
«فیلیپ تتلاک» و «دن گاردنر» در کتاب «هنر پیش بینی» به دنبال تفکیک کردن علم پیش بینی از حدس و گمان‌های بی‌ارزشی هستند که می‌توانند سرمایه‌ها، آرامش و خوشبختی را از تمام مردم جهان بدزدند.
آنها با اشتراک گذاری عصاره تحقیق‌ها و تجربه‌هایشان که در طول سال‌ها کار کردن با پیشگویان حرفه‌ای به دست آورده بودند می‌خواستند راهی برای یادگیری هنر پیش بینی پیش پای مردم بگذارند تا آنها هم بتوانند دست‌کم آینده مالی و شخصی خودشان را بر اساس تصمیم‌هایی که می‌گیرند پیش‌گویی کنند.
نظر شما چیست؟
آیا تا به حال در زندگی‌تان چیزی را پیش‌بینی کرده‌اید؟ پیشگویی شما چقدر درست از آب درآمده است؟

توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم

موافقت 12 کشور برای عبور پناهجویان افغان

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس،‌ در حالی‌که تلاش‌ها برای تخلیه شهروندان آمریکایی و کشورهای دیگر از افغانستان تسریع بخشیده شده است، دولت ایالات متحده روز گذشته (جمعه) اعلام کرد که ۱۲ کشور از اروپا، غرب آسیا و آسیای مرکزی اجازه می‌دهند که شهروندان آمریکایی و کشورهای دیگر که از کابل خارج شده‌اند از قلمرو آن‌ها عبور کنند. بنا بر گزارش خبرگزاری رویترز، «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که بحرین، دانمارک، آلمان، ایتالیا، قزاقستان، کویت، قطر، تاجیکستان، ترکیه، امارات عربی متحده، انگلیس و ازبکستان ترانزیت آمریکایی‌ها و در برخی شرایط شهروندان کشورهای دیگر را از طریق قلمروهایشان آغاز کرده‌اند یا به زودی آغاز می‌کنند. رویترز پیش از این گزارش کرده بود که آلمان و کشورهای دیگر غرب آسیا موافقت کرده‌اند به طور موقت میزبانی افرادی که از کابل خارج شده‌اند را بپذیرد. رویترز در گزارش خود نوشت که در پی انتشار اخباری مبنی بر تلاش طالبان برای انتقام‌جویی از آن دسته از افغان‌هایی که برای نیروهای تحت رهبری آمریکا در افغانستان کار می‌کردند، ایالات متحده در صدد خارج کردن هزاران نفر از افغانستان بود اما مقام‌های واشنگتن تصریح کرده بودند که روز گذشته (جمعه) به مدت ۶ ساعت به دلیل ازدحام جمعیت در پایگاه هوایی «العدید» در قطر، هیچ پروازی از کابل خارج نشد. قطر پیش از این هشت هزار پناهجوی افغان را پناه داده بود. طبق این گزارش، هم‌اکنون پروازها از فرودگاه کابل به سمت خارج از این کشور از سرگرفته شده است. روز گذشته ائتلاف ناتو اعلام کرد که از یکشنبه هفته گذشته تا روز جمعه، بیش از ۱۸ هزار نفر را از کابل خارج کرده‌اند. پرایس اعلام کرد که اکثر پروازها از کابل به قطر و کشورهای نامبرده صورت می‌گیرد و در ادامه افزود که ۱۲ کشور مذکور همچنین در خصوص اسکان افغان‌هایی که در معرض خطر هستند، پیشنهادات سخاوتمندانه‌ای مطرح کرده‌اند. وزارت خارجه امارات عربی متحده اعلام کرده است که به درخواست ایالات متحده آمریکا برای میزبانی آمادگی دارند به مدت ۱۰ روز از پنج هزار پناهجوی افغان که عازم یک کشور سوم هستند، میزبانی کنند. یکی از مقام‌های دولت بایدن گفته است که واشنگتن به شدت در تلاش است تا توافقات بیشتری را با کشورها در زمینه پناهجویان افغان حاصل آورد. «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان در بیانیه‌ای اعلام کرد که برلین با واشنگتن به توافق رسیده است تا به طور موقت پناهجویان را در پایگاه هوایی «راسمتین» پناه دهد اما هنوز مشخص نیست که آیا دیگر کشورهای اروپایی حاضر به میزبانی از پناهجویان افغانس هستند یا خیر. پنتاگون روز گذشته اعلام کرد که اولین پروازها از کابل اواخر روز گذشته وارد آلمان خواهند شد. بر اساس این گزارش، واشنگتن در صدد است تا قبل از فرارسیدن ضرب‌الاجل ۳۱ آگوست که زمان خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان است، افراد را از کابل خارج کند. پیش از این «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا اعلام کرده بود، آن دسته از نظامیان آمریکایی که برای تأمین امنیت تخلیه افراد و نیروها در افغانستان هستند، در صورت لزوم، حضور خود را تمدید خواهند کرد. افرادی که با اوضاع پایگاه هوایی العدید در قطر آشنا هستند، از بدتر شدن اوضاع این پایگاه خبر می دهند به طوریکه پناهجویان افغان در یک محوطه پرجمعیت بدون تهویه مطبوع با سرویس‌ بهداشتی‌های اندک و آب و غذای بسیار کم، اسکان داده شده‌اند. یک منبع گفته است که مقام‌های آمریکایی به شدت نگران مشکلات احتمالی لجستیکی در آن جا است زیرا احتمالاً غذای کافی برای آن دسته از پناهجویان افغان که از این پس وارد پایگاه هوایی العدید می‌شوند، وجود نخواهد داشت. گروه طالبان یکشنبه (۱۵ اوت/۲۴ مردادماه) بعد از خروج «اشرف غنی»، رئیس‌جمهور سابق افغانستان وارد شهر کابل شد. وال‌استریت‌ژورنال، ورود نیروهای طالبان را به منزله خاتمه تلاش‌های ۲۰ ساله آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای «بازسازی افغانستان به شکل یک دموکراسی مدرن» دانسته است. انتهای پیام/

برنامه وزیر پیشنهاد راه و شهرسازی منتشر شد؛ تمرکز ویژه رستم قاسمی بر بخش مسکن – خبرگزاری تسنیم

چهارشنبه بیستم مردادماه سال جاری بود که فهرست 19 نفره وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم طی نامه ای از سوی رئیس جمهور برای اخذ رأی اعتماد به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد. چند روز بعد در بیست و سوم مردادماه لیست وزرای پیشنهادی توسط هیئت رئیسه مجلس اعلام وصول شد و از این تاریخ بود که بررسی برنامه های وزرا در کمیسیون های مختلف مجلس آغاز شد. از روز شنبه 23 مرداد کمیسیون ها، فراکسیون ها و …

سال های اخیر در افزایش قیمت لبنیات، خودرو، توزیع کالاهای اساسی و هزاران مشکل دیگر از جمله مواردی است که سوءمدیریت آن ها باعث شد تا مردم از دولت گله مند و دلخور باشند. از این رو برنامه ریزی مدون جهت حل مشکلات این بخش که مستقیم با سرمایه ملت و زندگی روزمره آن ها در تماس است، باید جزء مهم ترین اولویت ها به شمار برود. خودروسازی یکی دیگر از بخش هایی است که در حوزه صنعت مورد اعتراض شدید مردم …

… ضرغامی از همان روزی که از صدا و سیما بیرون رفت، دوست داشت جایی به کار گرفته شود. البته دولت دست میانه رو ها بود و صندلی برای ضرغامی و ضرغامی ها به اندازه کافی نبود. اما ضرغامی برای هر صندلی که خالی می شد برنامه داشت. یک روز از اقتصاد می گفت و یک روز از سیاست. یک روز روی موتور عکس می انداخت و یک روز با بچه محل های قدیمی دیدار تازه می کرد. اما هر چقدر بیشتر تلاش می کرد، کمتر دیده می شد. شیوع …

املاک را وسیع تر می کند. بنابراین اگرچه لازم است دولت برای عرضه جدید به بازار مسکن به نفع تقاضای مصرفی برنامه داشته باشد اما لازم است قبل از هر اقدامی تکلیف واحدهای مسکونی احتکار شده یا منجمد شده مشخص شود. در این راستا انتظار می رود در صورتی که برنامه مکتوبی برای بخش مسکن از سوی گزینه پیشنهادی وزارت راه و شهرسازی تهیه شده و وجود دارد، که حتما هم وجود دارد، این برنامه بدون فوت وقت منتشر شود تا امکان نقد با هدف اصلاح و تکمیل این برنامه فراهم باشد. …

گروه سیاسی-رجانیوز: دولت سایه همچون چهار سال گذشته، نشست هایی را به منظور بررسی کارشناسی برنامه های وزرای دولت جدید و ارائه راهکارهای مشورتی برگزار خواهد کرد. تاکنون دو نشست مجزا درخصوص وزارت خانه های نفت و نیرو برگزار شده است که اخبار آن به مرور منتشر می گردد. گفتنی است این جلسات با حضور نمایندگان کارگروه های تخصصی و کارشناسان حوزه های مختلف، و به منظور ارائه مشورت جهت تایید، تصحیح یا تکمیل برنامه ی دولت سیزدهم برگزار می شود و جمع بندی نتایج آن به مسئولین مربوطه ارائه خواهد شد. …

ظرفیت های موجود در اراضی اطراف شهرها را برای اجرای برنامه ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال به شهرها الحاق شوند. معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به این که بافت های فرسوده را داریم که باید در اولویت قرار گیرد، گفت: باید مشوق های مغفول مانده در بخش تسهیلات و صدور مجوزهای ساختمانی مورد توجه ویژه قرار گیرد. طاهرخانی اولویت بعدی برای تامین زمین ساخت مسکن را شهرک ها اعلام کرد و …

. در حدود سه سال گذشته و با توجه به کاهش جدی دسترسی ایران به درآمدهای نفتی، این صادرات غیرنفتی بودند که جور نبود نفت را کشیدند و در شرایطی که هنوز سرنوشت برجام مشخص نیست، احتمالا در ماه های آینده نیز صادرات غیر نفتی باید بخش مهمی از نگرانی های ارزی را پوشش دهد. اختلاف نظرهای جدی بخش خصوصی و بانک مرکزی بر سر نحوه ایفای تعهدات ارزی، تامین نشدن به موقع مواد اولیه برای تولید کالاهای داخلی و بی …

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه وشهرسازی، علی حدادی نماینده مردم ساوجبلاغ ، نظرآباد و طالقان در مجلس و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در توئیتی نوشت: در جلساتی که با آقای “رستم قاسمی” وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی داشتیم به بررسی طرح و برنامه های او پرداختیم، او را مدیری کارآمد،توانمند و تحول گرا برای این حوزه می دانم توجه به پروژه های راه و مسکن و سامان دهی ناوگان حمل ونقل در پیشبرد حوزه اقتصاد از جمله مطالبات بنده از او در برنامه ها بود. …

صنعت حمل و نقل و به خصوص صنعت هوانوردی از صنایع مادر و بنیادی هر کشوری محسوب می شوند که همواره دولت ها سعی می کنند تا با رشد و تقویت این صنعت استراتژیک، رشد و شکوفایی اقتصاد کشور را تسریع کنند ، اما این روزها صنعت هوانوردی ایران به شدت در تنگنا قرار گرفته که نیاز است با مدیریت صحیح ، برنامه ریزی اصولی و جذب سرمایه، خون تازه ای در رگ های آن جاری شود. امید است این مهم با استقرار دول …

واکنش نمایندگان مجلس دریافت می شود از سبد رای نسبتا خوب کابینه رئیسی حکایت دارد. رستم قاسمی به عنوان وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی طی روز های اخیر در 15 جلسه کمیسیون های مختلف مجلس شرکت و برنامه های خود را در دو حوزه مسکن و راه ارایه داده است. او که طی روز های اخیر کمتر در رسانه ها آفتابی شده ترجیح می دهد درخصوص جزئیات برنامه های خود بعد از جلسات رای اعتماد سخن بگوید. قاسمی، اما پیش از این …

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از وزارت راه وشهرسازی، مهمترین اخبار حوزه حمل ونقل جاده ای در هفته ای که گذشت به این شرح است: مخالفت نمایندگان با کلیات طرح انتزاع بخش ساختمان و شهرسازی از وزارت راه و شهرسازی نمایندگان مردم در مجلس با کلیات طرح انتزاع بخش ساختمان و شهرسازی از وزارت راه و شهرسازی و تشکیل وزارت حمل و نقل و وزارت ساختمان، شهرسازی و آمایش سرزمین مخالفت کردند. …

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، حسین حسین زاده نماینده مردم لارستان،خنج، گراش و اوز و عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی در مجلس شورای اسلامی در توئیتی نوشت: علاوه بر مسکن، تکمیل راه نیازی ضروری است. مهندس “رستم قاسمی” برنامه های خوبی در این حوزه دارد و با توجه به توانمندی ایشان، امیدواریم وضعیت راه های نامناسب کشور مانند جاده جهرم_لار_بندرعباس که به جاده مرگ معروف است بهبود یابد. البته همکاری وزارتخانه هایی مانند صمت نیز لازم است. …

اء واثق داریم که: حضور جناب آقای مهندس رستم قاسمی در راس مجموعه وزارت راه و شهرسازی، به طور حتم باعث ایجاد تحول و پویایی و توسعه حوزه راه و مسکن در کشور، مهار افزایش افسارگسیخته قیمت مسکن و ثبات قیمت مسکن با هماهنگی تیم اقتصادی دولت، ایجاد نهضت حمل ونقل ارزان و ایمن، تعریف مگاپروژه در حوزه ریلی و راه با تامین منابع مالی جدید توسط جذب سرمایه گذار، تولید 4 میلیون مسکن طی 4 سال آینده با ه …

؛ قاسمی در قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء تجربه فعالیت در حوزه راه و شهرسازی را دارد و از او به معمار راه های صعب العبور یاد می شود. سوابق علمی و اجرایی رستم قاسمی چیست و دولت سیزدهم با چه چالش های در بخش مسکن روبروست؟ حجم ویدیو: 15.19M | مدت زمان ویدیو: 00:05:27 دانلود ویدیو

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی ، حجت الاسلام سید ناصر موسوی لارگانی نماینده مردم فلاورجان در مجلس در توئیتی درباره گزینه پیشنهادی دولت سیزدهم برای تصدی وزارت راه و شهرسازی نوشت: نوشت: انقلاب در صنعت ساختمان با احداث سالیانه یک میلیون مسکن برنامه آقای دکتر رئیسی است که برای عملیاتی کردن آن،بهترین گزینه مهندس رستم قاسمی است. وی در ادامه تصریح کرد: مدیری کارآزموده،جهادی، مدبر …

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهراسزی ؛ بهروز محبی نجم آبادی نماینده مردم سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن در مجلس و دبیر مجمع نمایندگان استان خراسان رضوی در توئیتی نوشت: “مهندس رستم قاسمی با کارنامه ای درخشان از اقدامات مجاهدانه ی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) در حوزه راه و بنادر و حمل و نقل و ساختمان در کمیسیون برنامه و بودجه با استقبالی ویژه مواجه شد، رستم انقلاب برای مجاهدتی شبانه روزی مصمّم است. مجلس انقلابی او را ویژه همراهی خواهد کرد. …

نمی روند و حدود 30 درصد از کارکنان دولت نیز در سال برنامه سفر ندارند. علاوه بر لزوم ارائه طرح های ابتکاری برای جهش در گردشگری داخلی کشور، ضرغامی تاکید کرده که سیاست گذاری ها باید به گونه ای باشد که گردشگری حول محور خانواده رشد کند، چراکه علاوه بر اینکه آفت های اجتماعی این صنعت کاهش می یابد، می تواند به نوبه خود باعث کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه نیز شود. همچنین، گردشگری فرهنگی …

تقریباً موافق همکارانش نسبت به وزرای تخصصی این کمیسیون خبر داد و گفت که رستم قاسمی، وزیر پیشنهادی راه وشهرسازی ، برنامه هایش را درباره عموم حوزه های وزارتخانه احتمالی اش (مانند حوزه حمل و نقل و مُدهای حمل و نقلی اعم از جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی و همچنین حوزه مسکن) ارائه کرد. برنامه های وزیر پیشنهادی راه وشهرسازی در کمیسیون عمران تقریباً مورد قبول عموم اعضا بود و در مقطع زمانی کنونی، با اسناد …

پیدا کرد و یا بخشی از آن ها نقطه تاسیسی در این حوزه به شمار می آید. امضای 62 مبادله و برنامه فرهنگی و هنری صالحی با اشاره به برخی اقدامات دولت های یازدهم و دوازدهم در عرصه بین الملل در حوزه فرهنگ و هنر ادامه می دهد: یکی از اتفاقات و اقدامات در این عرصه این بود که چگونه می توانیم کارهای فرهنگی خود را مبتنی بر قواعد بین المللی رایج پیش ببریم. همکاران سازمان فرهنگ و ارتباطات …

طبقه بندی در مسیر گفت و گو این بود که خیلی از مسئله های ما در حوزه آیین نامه ها از طریق گفتگو ها پیشرفت و ما شاهد گفتگوهای بخشی و فرابخشی که منتهی به آیین نامه های مشخص و حتی استقرار به برخی از صنوف بود هستیم . صالحی در ادامه این گفت و گو به گفت و گوهای استانی هم اشاره می کند و می گوید: گفت گوهای استانی دو بخش داشت یکی گفت وگوهایی که به منزل هنرمندان می رفتیم و گفت وگوهای چهره به چهره …

به گزارش خبرگزاری دانشجو، حمل و نقل ریلی را می توان یکی از بنیان های پیشرفت کشورهای توسعه یافته دانست، حمل و نقل در هر کشوری نظیر سیستم خون رسانی بدنه اقتصادی آن عمل می کند که در این بین راه آهن در نقش شاهرگ های این سیستم است؛ در این بخش مدیریت صحیح، پویا و رو به جلوی حمل و نقل هر کشور رابطه مستقیمی با شکوفایی اقتصادی آن خواهد داشت. در ابتدای دولت یازدهم، رئیس جمهور منتخب سال 92 تأکید …

ها وجود دارد، اما در نهایت هدف همه قوانین مربوط به آنها ساماندهی نظام مالیاتی، افزایش درآمدهای پایدار دولت، کاهش وابستگی بودجه به نفت و تحقق عدالت است. معافیت مالیاتی آیت الله رییسی، رییس جمهوری منتخب مردم در نخستین کنفرانس خبری پس از انتخابات به موضوع مهم تولید اشاره کرد. وی کاهش مالیات بخش تولید را به عنوان راه کار دولت جدید برای حمایت از این بخش اشاره کرد. رییس …

غلامعلی کوهساری افزود: در چند روز گذشته وزیران پیشنهادی رییس جمهوری هر روز در کمیسیون ها و فراکسیون های مختلف مجلس شورای اسلامی حضور یافته و گزارشی از برنامه ها و راهکارهای خود برای کمک به حل مشکلات کشور در حوزه های مرتبط به نمایندگان ارائه دادند. وی اضافه کرد: تاکنون بیشتر وزیران پیشنهادی دولت سیزدهم برنامه های خوب و قوی برای حوزه کاری خود ارائه کردند و به احتمال زیاد به غیر از 2 تا …

رییس پیشین صداوسیما حالا برای وزارت در حوزه ای پیشنهاد شده است که این روزها به واسطه شرایط کرونا، به اعتقاد کارشناسان و فعالانش به سختی نفس می کشد. او اخیرا با ارائه برنامه های پیشنهادی در حوزه صنایع دستی، یکی از اصلی ترین راه های برون رفت از این وضعیت را بازتعریف صنایع دستی از یک محصول صرفا تزئینی به محصولی کاربردی می داند. به گزارش ایسنا، ضرغامی یک دهه در فاصله سال های 83 تا 93 ریاست …

گروه سیاسی جهان نیوز : پس از بررسی برنامه های 19 وزیر پیشنهادی رئیس جمهور در کمیسیون ها، فراکسیون ها و مجامع استانی مجلس، که در قالب حدود 270 جلسه با وزرای پیشنهادی صورت گرفت، از فردا (شنبه -30 مرداد) صحن علنی مجلس شورای اسلامی شاهد بررسی صلاحیت و برنامه های وزرای پیشنهادی در دو نوبت صبح و بعدازظهر خواهد بود. به گزارش مهر، بر اساس ماده 204 آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی در زمان …

در این حوزه برنامه های دقیقی داشته باشد. در بخش دیگری از این بیانیه با اشاره به وضعیت سلامت و بهداشت آمده است:همه گیری ویروس کرونا با انواع و اقسام مختلف و موج هایی که پیاپی ایجاد می شوند و سلامت جامعه را هدف گرفته شرایط بسیار سختی را برای جامعه و دولت به وجود آورده است. آمار نه چندان مناسب واکسیناسیون است که مطابق وعده ها و برنامه های پیش بینی شده اصلاً پیش نرفته است. و انتظار می رود …

این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشور های خارجی نیز بودند که کشته شدند. پس از گذشت حدود 45 روز از سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران توسط نظامیان متجاوز آمریکایی در خلیج فارس و کشته شدن 298 نفر از سرنشینان آن، دولت آمریکا در حالی این حمله را اشتباه خواند که پیش از آن به فرمانده ناو مهاجم آمریکایی مدال شجاعت و لیاقت اعطا کرده بود. …

…. پلیس فتا هم در این زمینه باید با پلیس بین الملل و موضوعات بین الملل مطابقت بیشتری داشته باشد. در خصوص قوه مقننه نیز باید اشاره کرد که اصلی ترین مشکل ما در بحث سرعت فناوری اطلاعات قانون هایی است که تناسبی با سرعت فناوری در این شرایط ندارد. این امر دست و پای دولت در اجرای قوانین، بخش خصوصی و مصرف کننده را می بندد. مجلس باید انعطاف و سرعت عمل بیشتری در این حوزه داشته باشد. پیش از تشکیل مجلس یازدهم …

به گزارش خبرنگار حوزه مجلس گروه سیاست خبرگزاری آنا ، شمارش معکوس برای جلسات رأی اعتماد به دولت سیزدهم آغاز شده و از شنبه آینده، مجلس هفته پرتلاطمی را سپری خواهد کرد. به گفته سیدنظام الدین موسوی سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، جلسات رأی اعتماد وزیران پیشنهادی از روز شنبه (30 مرداد) آغاز خواهد شد؛ وی در این باره گفته بود: جلسات رأی اعتماد به صورت دو نوبت خواهد بود و نطق میان دستور …

، بیشترین میزان جذب خودرو در بازار داخل طی سال های اخیر، مربوط به سال 1396 بوده است که حدود یک میلیون و 400 هزار دستگاه خودرو جذب بازار شد که 77 هزار دستگاه وارد شد و بقیه، تولید داخل بود. تردید در دستیابی به اهداف در همین خصوص، فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو با اشاره به برنامه های پیشنهادی رضا فاطمی امین برای تصدی پست وزارت استراتژیک صمت، می گوید: همچون گذشته در حوزه وزرای …

سه درصد ضایعات غذایی و کشاورزی دنیا در ایران تولید می‌شود | اقتصاد | DW


بنا بر اظهارات مسعود لطیفیان، معاون کنترل آفات سازمان حفظ نباتات در سازمان جهاد کشاورزی جمهوری اسلامی ۳ درصد کل ضایعات غذایی و کشاورزی دنیا در ایران تولید می‌شود. او به خبرگزاری کار ایران، خیزش نیوز گفت، قسمت عمده این ضایعات مربوط به مراحل برداشت محصولات کشاورزی و پس از آن است. این مقام مسئول تصریح کرد، در حال حاضر سالیانه به طور متوسط ۱۰۰ میلیون تن محصول کشاورزی در ایران تولید می‌شود که ۳۰ درصد  آن به صورت ضایعات از چرخه مصرف خارج می‌شود. به گفته لطیفیان هدررفت مواد غذایی و محصولات کشاورزی در ایران حدود ۳ درصد کل ضایعات غذایی و کشاورزی جهان است. معاون کنترل آفات بیشترین ضایعات محصولات کشاورزی را انگور با ۳۴ درصد، نارنگی با ۳۱ درصد، پرتقال، هلو و گیلاس هریک با ۳۰ درصد دانسته است.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ کاکائو و قهوه رتبه نخست مصرف آب در میان مواد غذایی در اختیار کاکائو و قهوه است. تولید هر کیلو کاکائو ۲۷ هزار لیتر آب نیاز دارد. قهوه پس از کاکائو با ۲۱ هزار لیتر در رتبه دوم قرار گرفته است. بنا بر این برای تولید هر فنجان قهوه ۱۴۰ لیتر آب مصرف شده است. جالب اینکه برای تولید همین‌ مقدار چای تنها ۱۵ لیتر آب مصرف شده است.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ گوشت گاو، خوک و مرغ برای تولید هر کیلو گوشت گاو به ۱۵ هزار و ۴۹۰ لیتر آب نیاز است. در مقایسه با گوشت گاو، تولید گوشت‌های خوک و مرغ به آب کمتری نیاز دارد. تولید هر کیلو گوشت خوک ۴ هزار و ۷۳۰ لیتر آب لازم دارد. تولید هر کیلو گوشت مرغ به ۴ هزار لیتر آب نیاز دارد.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ ارزن، قهرمان مصرف آب غلات ارزن غله‌ای دارای دانه‌های کروی شکل است. ارزن می‌تواند به رنگ‌های زرد، سفید یا قهوه‌ای باشد. تولید هر کیلو ارزن ۵ هزار لیتر آب مصرف می‌کند.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ برنج، غذای اول آسیایی‌ها بیش از ۵۰۴ میلیون تن برنج در سال ۲۰۲۰ در جهان تولید شد. کشورهای چین، هند، اندونزی و بنگلادش بزرگترین تولیدکنندگان برنج در جهان هستند. غذای اول میلیاردها آسیایی برنج است. تولید هرکیلو برنج خام ۳ هزار و ۴۷۰ لیتر آب نیاز دارد.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ تخم مرغ، اندکی کمتر از مرغ اگر برای تولید هر کیلو گوشت مرغ ۴ هزار لیتر آب لازم باشد، برای تولید هر کیلو تخم مرغ نیز ۳ هزار و ۳۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. در آلمان مصرف سرانه تخم مرغ بطور متوسط ۲۱۴ عدد در سال است. در این کشور ۱۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تخم مرغ در سال مصرف می‌شود.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ گندم و جو از دیگر غلات پرمصرف گندم وجو هستند. تولید هر کیلو گندم به یک هزار و ۴۷۰ لیتر آب نیاز دارد. تولید جو به اندکی کمتر آب نیاز دارد و برای هر کیلو به یک هزار ۳۰۰ لیتر می‌رسد. تولید گندم جهان در سال ۲۰۲۰ برابر با ۹۲/ ۷۷۶ میلیون تن بوده است. کشورهای هند، روسیه، آمریکا و کانادا بزرگترین تولید‌کنندگان گندم در جهان هستند.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ سویا رکورد‌دار حبوبات از میان حبوبات، سویا با ۲ هزار و ۵۰ لیتر بیشترین آب را مصرف می‌کند. تولید جهانی سویا طی ده سال گذشته ۳۵درصد افزوده شده و به ۳۶۲ هزار و ۸۵۰ تن رسیده است. برزیل، آمریکا، آرژانتین و چین بزرگترین تولیدکنندگان سویا در جهان هستند.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ یک لیتر شیر تولید هر لیتر شیر نیاز به ۶۰۰ لیتر آب دارد. تولید شیر گاو در سال ۲۰۲۰ در سراسر جهان بالغ بر ۵۳/ ۵۳۹ میلیون تن بوده است. آمریکا بزرگترین تولیدکننده شیر در جهان است. آلمان بزرگترین تولیدکننده در اتحادیه اروپا است. هند با ۹۹ میلیون تن سومین تولید کننده بزرگ جهان است.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ موز، میوه پرمصرف تولید هر کیلو موز به ۹۴۰ لیتر آب نیاز دارد. هند، چین، اندونزی، برزیل و اکوادور بزرگترین تولیدکنندگان موز در جهان هستند. در مجموع ۱۱۰ میلیون تن موز در جهان تولید می‌شود.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ هلو، سیب و لیمو تولید هرکیلو هلو به ۹۱۰ لیتر آب نیاز دارد. هر کیلو سیب ۷۰۰ لیتر آب و هر کیلو لیمو به ۳۶۰ لیتر آب نیاز دارد.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ خیار، گوجه و هویج خیار از میان صیفی‌جات از همه بیشتر به آب نیاز دارد. برای تولید هر کیلو خیار ۳۵۰ لیتر آب نیاز است. هویج با مصرف ۱۳۰ لیتر در میانه جای گرفته و گوجه‌فرنگی با مصرف ۱۱۰ لیتر آب به کمترین میزان آب برای رشد نیاز دارد.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ سیب زمینی، پیاز تولید هر کیلو پیاز به ۲۸۰ لیتر آب نیاز دارد. سیب زمینی مصرف کمتری دارد و برای تولید هر کیلوی آن به ۲۱۰ لیتر آب نیاز است.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ توت فرنگی تولید هر کیلو توت فرنگی به ۲۸۰ لیتر آب نیاز دارد.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ کاهو هر کیلو کاهو ۲۴۰ لیتر آب نیاز دارد تا به دست مصرف‌کننده برسد.
تولید هر کیلو مواد غذایی چقدر آب نیاز دارد؟ هندوانه و سفر مواد غذایی برای تولید هر کیلو هندوانه ۲۰۰ لیتر آب نیاز است. بسیاری از مواد غذایی در کشورهایی فقط برای صادرات تولید می‌شوند. در نتیجه صادر کردن هر کیلو هندوانه به معنی صادرات ۲۰۰ لیتر آب نیز هست. نویسنده: محمود صالحی  

آنا – اعلام آمادگی مجدد بخش خصوصی برای واردات واکسن کرونا


خیزش نیوز –
به گزارش گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران در صفحه شخصی اینستاگرام خود مطلبی را در خصوص تعداد مجموع فوتی های کرونایی در کشور به اشتراک گذاشت و از آمادگی بخش خصوصی برای واردات واکسن کرونا خبر داد.
متن کامل پست اینستاگرام رئیس اتاق بازرگانی تهران به شرح زیر است:
«مجموع جان باختگان کرونا در کشورمان براساس آمارهای رسمی به بیش از ۱۰۰ هزار عزیز هم وطن رسید. چه سرمایه‌های اجتماعی را در ۱۸ ماه گذشته از دست دادیم و هزاران خانواده سوگوار شدند؛ خانواده‌هایی که زخم‌ها و دردهایشان به این سادگی‌ها التیام پیدا نخواهد کرد؛ کرونا به ما نشان داد که ضعف‌های شدیدی در مدیریت بحران داریم و ای کاش زودتر از عملکردهای اشتباه درس بگیریم و با استفاده از خرد جمعی و بهره گرفتن از تمام ظرفیت‌ها (متخصصان، تشکل‌های مدنی، بخش خصوصی و مردم) طرحی نو در اندازیم تا همچنان شاهد جان باختن عزیزانمان و شروع پیک‌های جدید نباشیم.
اتاق تهران و فعالان بخش خصوصی این آمادگی را دارند تا همچون ماه‌های گذشته و براساس مسئولیت اجتماعی خود در کنار بیماران، کادر درمان و مسئولان باشند. ما همچون گذشته برای واردات واکسن و برطرف کردن نیازهای کشور در این شرایط سخت اعلام آمادگی می‌کنیم. در ایام عاشورای حسینی یادی کنیم از تمام هم وطنانی که در ماه‌های گذشته براثر کرونا جان باختند.»
انتهای پیام/

∎​

طالبان تغییر نکرده‌اند – خیزش نیوز

به گزارش خیزش نیوز، از سوی دیگر وزارت خارجه آمریکا روز چهارشنبه طالبان را به عدم پایبندی به وعده‌اش مبنی بر فراهم کردن زمینه دسترسی «امن» به فرودگاه کابل برای شهروندان افغان متهم کرد.بسیاری از افغان‌هایی که طی سال‌های گذشته با کشورهای خارجی در افغانستان همکاری کرده‌اند و همچنین فعالان جامعه مدنی این کشور به دنبال به قدرت رسیدن گروه طالبان، برای ترک کشور تلاش می‌کنند.گزارش‌ها از پایتخت افغانستان از دشواری در دسترسی به فرودگاه کابل برای شهروندان افغان به دنبال ایجاد ایست‌های بازرسی متعدد حکایت دارد.وندی شرمن، معاون وزارت خارجه آمریکا در این باره گفت: «اطلاعاتی داریم که براساس آن طالبان برخلاف اظهارات علنی و وعده‌شان به دولت ما اجازه دسترسی به فرودگاه را به افغان‌هایی که به دنبال خروج از کشور هستند نمی‌دهند.»وی افزود که دیپلمات‌های آمریکایی از مقامات طالبان در دوحه خواسته‌اند که زمینه دسترسی به فرودگاه کابل را به شکل «امن» و «بدون اذیت و آزار» فراهم کنند.نظر آمریکایی‌ها در مورد جنگ افغانستاندر این میان، نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهد که اکثر آمریکایی‌ها می‌گویند جنگ افغانستان ارزش جنگیدن نداشت.نظرسنجی آسوشیتدپرس – مرکز تحقیقات امور دولتی ان‌اوآرسی نشان می‌دهد که ۳۵ درصد آمریکایی‌ها معتقدند که جنگ در افغانستان ارزش جنگیدن داشت در حالی که ۶۲ درصد عقیده دارند که چنین جنگی ارزش نداشت.طبق این گزارش، تفاوت زیادی در عقاید جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در این رابطه وجود ندارد. طبق نتایج این نظرسنجی ۴۷ درصد آمریکایی‌ها از نحوه رسیدگی بایدن به امور بین‌المللی رضایت دارند.منبع: یورونیوزمهم‌ترین اخبار حوزه اجتماعی و سیاسی را در صفحه جامعه خیزش نیوز بخوانید.

۵ درس بزرگ از مردی که بی‌خیال ۵۵,۰۰۰ بیت کوین شد!

اگر در فروردین ۱۴۰۰ بیش از ۳.۵ میلیارد دلار (بیش از ۱۰۰ تریلیون تومان!) در اختیار داشتید، چه می‌کردید؟! اگر متوجه می‌شدید که پیش‌تر چنین سرمایه‌ای در اختیار داشته‌اید، اما آن را با سهل‌انگاری از کف داده‌اید، چه؟!داستانی که در ادامه می‌خوانید، داستان جالب توسعه‌دهندۀ جوانی به نام مارتی مالمی (Martti Malmi) است که ۵۵,۰۰۰ واحد بیت کوین را به‌راحتی بر باد داد. او در سال ۲۰۱۱ بیت کوین‌هایش را به‌ازای ۵ دلار فروخت؛ بیت کوین‌هایی که امروز حدود ۲.۵ میلیارد دلار ارزش دارند و در اوج قیمت بیت کوین (۶۴,۰۰۰ دلار) ارزش آنها به ۳.۵ میلیارد دلار هم رسید. اما، او درس‌هایی شنیدنی از این باخت عجیب به دست آورده است و قصد دارد آن را با سایرین به اشتراک بگذارد. اگر شما نیز مشتاق شنیدن داستان و تجربه او هستید، ادامه مطلب را با استناد به مقاله نویسنده‌ای به نام نابیل الوانی (Nabil Alouani) در وب‌سایت مدیوم بخوانید. ادامه مقاله را از زبان نویسنده آن مطالعه می‌کنید.مارتی مالمیمارتی مالمی یکی از اولین افرادی بود که بیت کوین استخراج کرد. اگر نمی‌‌دانید استخراج بیت کوین یعنی چه، به انجام برخی محاسبات روی رایانه شخصی به‌منظور حصول اطمینان از انجام صحیح تراکنش‌های دیجیتال و دریافت پول دیجیتال به‌عنوان پاداش، استخراج (mining) گفته می‌شود.هنگامی که بیت کوین کار خود را آغاز کرد، میزان این پاداش بسیار سخاوتمندانه بود. در آن زمان، شما برای هر مسئله‌ای که حل می‌کردید ۵۰ واحد بیت کوین دریافت می‌کردید و مالمی صدها مسئله حل کرده بود.در ۲ سال اول پیدایش بیت کوین، یعنی سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، این جوان ۲۰ ساله به‌راحتی بیش از ۵۵,۰۰۰ واحد بیت کوین به دست آورده بود. حیف که او نمی‌دانست این کوین‌های دیجیتال بعداً قرار است از طلا نیز ارزشمندتر شوند.اکنون که این مطلب را می‌نویسم، هر واحد بیت کوین به رکورد ۶۵,۰۰۰ دلار نیز دست یافته است. با این همه، در سال ۲۰۰۹ بیت کوین تقریباً رایگان بود.در آن زمان، مالمی ۵,۰۵۰ واحد بیت کوین خود را در ازای فقط ۵ دلار فروخت. به‌عبارت دیگر، اگر آنچه مالمی در سال ۲۰۰۹ فروخت را با ارزش رکورد فعلی بیت کوین محاسبه کنیم، او ۳۲۸,۰۰۰,۰۰۰ دلار فقط در ازای یک فنجان قهوه استارباکس پرداخت کرد! و متأسفانه، این فقط بخش کوچکی از چیزی بود که او از دست داد.در سال ۲۰۱۰، مالمی وب‌سایت bitcoinexchange.com را اداره می‌کرد. برخلاف آنچه از نام وب‌سایت به نظر می‌رسد، این وب‌سایت نه یک پلتفرم معاملاتی، بلکه یک فاسِت (faucet) بیت کوین بود.فاست بیت کوین وب‌سایتی است که به‌ کاربران خود بیت کوین رایگان اهدا می‌کند.فاست که در لغت به‌معنای «شیر آب» است، به وب‌سایتی گفته می‌شود که به کاربران خود برای انجام کارهای بسیار راحتی همچون تماشای ویدیو، ثبت کامنت و به‌اشتراک‌گذاری پست‌ها در شبکه‌های اجتماعی، بیت کوین رایگان می‌دهد. مالمی ۱۰,۰۰۰ واحد دیگر از بیت کوین‌های خود را نیز از طریق این فاست به کاربران وب‌سایت خود هدیه داد و سود قابل‌توجهی هم از این کار دریافت نکرد.با این حال یک سال بعد، اوضاع کم‌کم شروع به تغییر کرد.قیمت بیت کوین که عملاً صفر بود به‌یک‌باره به رقمی بین ۱۵ تا ۳۰ دلار رسید و مالمی را به این فکر انداخت که بالاخره اندکی درآمد کسب کند. او ۱۰,۰۰۰ بیت کوین فروخت و آپارتمان شیکی نزدیک به شهر هلسینکی، پایتخت فنلاند، خرید.سود حاصل از این معامله، مالمی را تشویق کرد تا اهداف خود را بیشتر دنبال کند. به همین دلیل، او در سال ۲۰۱۱ بلیتی یک‌طرفه به مقصد ژاپن خرید که طبق آنچه از نام مستعار خالق بیت کوین، ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) تصور می‌شد، احتمالاً سرزمین مادری بیت کوین بود.در ژاپن، مالمی علاوه بر یادگیری زبان ژاپنی، از صرافی ام‌تی گاکس (Mt. Gox) نیز بازدید کرد که در آن زمان بهترین در نوع خود محسوب می‌شد. مالمی که اکنون انگیزه بیشتری برای استفاده صحیح از دارایی دیجیتال خود داشت، درصدد پس‌انداز بیت کوین‌های خود برآمد.اما متأسفانه، این تصمیم هم برای جلوگیری از بدشانسی مالمی کافی نبود.در سال ۲۰۱۲، پس‌انداز دلاری مالمی تمام شد و او تصمیم گرفت که دوباره کارکردن را شروع کند؛ اما کار پیداکردن مالمی بیش از حد انتظار طول کشید. بنابراین، این توسعه‌دهنده جوان بخش زیادی از بیت کوین‌های باقی‌مانده خود را نیز با نرخ آن زمان که فقط ۵ دلار برای هر واحد بود، فروخت.مالمی تا سال ۲۰۱۲، مجموع ۵۵,۰۰۰ بیت کوین خود را بر باد داد. گفتنی است این میزان بیت کوین در آوریل ۲۰۲۱ ارزشی معادل ۳.۵ میلیارد دلار پیدا کرد. با اینکه او در ازای از دست دادن این کوین‌ها، توانست یک آپارتمان بخرد و اندکی رمز ارز در کیف پول خود نگه دارد، اما این نتیجه با میلیاردرشدن خیلی فاصله داشت.تصویر آپارتمانی که مالمی با فروش ۱۰,۰۰۰ بیت کوین خود خریداری کرد.مالمی در یکی از توییت‌های خود نوشت که از سود اندک خود راضی است و قصد دارد چند درسی را که آموخته ، با دیگران به اشتراک بگذارد. در ادامه، ۵ توصیه‌ای که مالمی ارائه کرده است را مطالعه می‌کنید. البته من بر اساس بینشی که از سایر منابع به دست آورده‌ام، نکاتی را به این توصیه‌ها اضافه کرده‌ام و به‌عبارتی آنها را تکمیل کرده‌ام.تعریف ارزش در حال تغییر استیووال نوح هراری (Yuval Noah Harari) در تعریف پول نوشته است:[پول] هر چیزی است که مردم مایل باشند برای نشان‌دادن ارزش سایر چیزها به‌صورت قراردادی از آن استفاده کنند.در واقع، دلار و بیت کوین هر دو نمایان‌گر «ارزش» هستند. ماجرای غم‌انگیز مالمی نشان می‌دهد که ارزش مالی دنیای دیجیتال در حال پیشی‌گرفتن از ارزش مالی در دنیای واقعی است. این گزاره را در خاطر داشته باشید.پول بیشتر، زندگی بهتر!همه ما موافقیم که این جمله مالمی درست است؛ اما دقیقاً به چه علت؟روی اف باومایستر (Roy F Baumeister)، استاد روان‌شناسی دانشگاه کویینزلند استرالیا در ژورنال تخصصی «روان‌شناسی امروز» (Psychology Today) نوشت:[پول] ابزاری همه‌منظوره است، به این معنا که بیشتر شبیه یک منبع است تا ابزاری به‌خودی‌خود. بنابراین، پول باعث می‌شود فرد کمتر به کمک و هم‌دردی دیگران یا تأیید اجتماعی آنها وابسته باشد.بنابراین، چه در زمرهٔ چهره‌های منفور شبکه‌های اجتماعی باشید که از خودروی گران‌قیمت خود عکس منتشر می‌کنند، چه یک ساعت ۴۲ میلیون دلاری احمقانه سفارش بدهید یا بخواهید بهترین زندگی را برای عزیزانتان فراهم کنید، در هر صورت پول به شما آزادی می‌دهد.هرچه پول بیشتری داشته باشید، آزادی بیشتری خواهید داشت.برای داشتن یک زندگی عالی، نیازی به ثروتمند بودن نداریددر نگاه اول به نظر می‌رسد توصیه سوم مالمی با توصیه دوم او مغایرت دارد؛ اما این‌ طور نیست.عبارت «پول بیشتر، زندگی بهتر» تا یک جایی کار می‌کند؛ اما از آن نقطه به بعد، دیگر پول به‌تنهایی نمی‌تواند باعث خوشبختی انسان‌‌ها شود. اینکه چه مقدار پول برای داشتن یک زندگی خوب کافی است، متغیری است که در شرایط مختلف و مناطق جفرافیایی مختلف فرق می‌کند. به‌عنوان مثال، روان‌شناسان این عدد را برای آمریکا محاسبه کرده‌اند و دریافته‌اند که ۹۵,۰۰۰ دلار درآمد سالیانه می‌تواند حس مطلوبی از رفاه و رضایت را در شهروندان این کشور ایجاد کند.گفتنی است که طبق گزارش پلتفرم «پالیسی‌ ادوایس» (PolicyAdvice)، این میزان معادل میانگین دستمزد یک کارگر در آمریکاست. همچنین در این کشور، میانگین کمترین میزان دستمزد ۲۴,۰۰۰ دلار و میانگین بیشترین دستمزد برابر با ۴۲۳,۰۰۰ دلار است.بدیهی است که این اعداد و ارقام ثابت نیستند و می‌توانند حتی از فردی به فرد دیگر هم متفاوت باشند.شاید شما بیشتر از این بخواهید و شاید با کمتر از این هم راضی باشید. در هر صورت، نکته مهم این است که باید عدد مشخصی را انتخاب کنید و در جهت رسیدن به آن بکوشید؛ اما در عین اینکه رویاهایتان را دنبال می‌کنید، فعل «زندگی‌کردن» را فراموش نکنید.فقط لحظه‌ای تصور کنید که همین امروز خواهید مُرد. در این صورت، این همه پول به چه دردی می‌خورد؟!هرگز پس‌اندازکردن را فراموش نکنید!سال ۲۰۱۲، یعنی همان سالی که پس‌انداز مالمی پیش از پیداکردن کار تمام شد، او ۱۰,۰۰۰ بیت کوین در اختیار داشت. با داشتن این میزان بیت کوین، او می‌توانست اکنون مالک ۶۵۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار باشد؛ اما تمام این ثروت از دست رفت.هدف از بیان این موارد، به‌یدک‌کشیدن جملات خردمندانه و زیبا نیست؛ بلکه عبرت‌گرفتن از تجربیات افراد است. پس، بهتر است سخنی از سرمایه‌گذار معروف، وارن بافت (Warren Buffet) را نیز بشنوید:آنچه را که پس از خرج‌کردن باقی می‌ماند، پس‌انداز نکنید؛ بلکه اول پس‌انداز کنید و بعد هرآنچه را که باقی ماند، خرج کنید.در بخش قبل پرسیدیم اگر امروز بمیرید، چه می‌شود. حال باید این سؤال را هم بپرسیم که اگر قرار باشد تا ۹۰ سالگی عمر کنید، چه سرمایه‌ای در دست دارید؟!هر اشتباه یک سرمایه‌گذاری استداستان مالمی من را به یاد فیلمی با عنوان «۲۱» می‌اندازد. در این فیلم، دانش‌آموز باهوشی به نام بِن (Ben)، از نظر درسی شرایط لازم برای ورود به مدرسه پزشکی هاروارد را داشت؛ اما نمی‌توانست شهریه ۳۰۰,۰۰۰ دلاری دانشکده را پرداخت کند.پوستر فیلم «۲۱»او دو راه پیش‌ رو داشت. راه اول این بود که در میان رقابت فشرده‌ای که بر سر دریافت بورسیه وجود داشت، بتواند مدیر بخش بورسیه دانشگاه هاروارد را حیرت‌زده و بورسیه تحصیلی را از آنِ خود کند.اما بِن هیچ امتیاز برتری در میان رقبا نداشت. به همین دلیل، او راه دوم را در پیش گرفت. بِن به گروهی از بچه‌های نابغه ریاضی پیوست که استاد تقلب در یک بازی شرط‌بندی بودند. آنها با همکاری هم، مبلغ زیادی پول نقد را از یک قمارخانه به سرقت بردند؛ اما خیلی زود و به‌خاطر یک اشتباه، تمام پولی را که دزدیده بودند، از دست دادند.  اگرچه قمارباز جوان در نهایت با شکست مواجه شد، اما داستان عجیب‌وغریب و دیوانه‌کننده او توانست مدیر بورسیه تحصیلی را حیرت‌زده کند و راه او را به مدرسه پزشکی هاروارد باز کند.درست مثل بداقبالی بن که بلیت رایگان به هاروارد را برایش به ارمغان آورد، من مطمئن هستم که ضرر مالمی نیز برای او تبدیل به سرمایه‌ای باارزش خواهد شد؛ البته اگر تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده باشد. بنابراین: به هر اشتباه به چشم یک سرمایه‌گذاری نگاه کنید.سخن پایانیحتی تصور اینکه شخصی، چنین حجمی از ثروت را به‌این راحتی از دست بدهد، سخت و دشوار است. به‌احتمال قوی خیلی از ما که هیچ نسبتی با مارتی مالی نداریم هم پس از مطالعه این داستان، با او احساس هم‌دردی می‌کنیم.البته این مسئله شاید به این دلیل است که همه ما در زندگی‌های خود، ازدست‌دادن را تجربه کرده‌ایم. به‌عنوان مثال، شاید ما هم بیت کوین‌هایی داشته‌ایم که آنها را در کف قیمت یا به‌علت نیاز مالی فروخته‌ایم. حتی از فضای ارزهای دیجیتال هم که خارج شویم، ممکن است در زندگی خود دارایی‌هایی مانند پول و خانه خود را به‌راحتی و به دلایل مختلف از دست داده باشیم.مقاله‌ای که مطالعه کردید، ۵ توصیه از شخصی بود که به‌جرعت می‌توان گفت یکی از بزرگ‌ترین ضررهای تاریخ جهان را متحمل شده است. شاید عمل‌کردن به این توصیه‌ها به ما کمک کند تا از اشتباهات مشابه در زندگی خود آگاه شویم و دیگر آنها را تکرار نکنیم.چکیده این ۵ توصیه در این جملات خلاصه می‌شود:پول به‌هیچ‌وجه چیز بدی نیست! چه بخواهیم قبول کنیم چه نه، پول یکی از نیازهای طبیعی انسان‌ها در جوامع امروزی است و کیفیت زندگی آنها را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بنابراین اگر می‌خواهید در آینده زندگی راحت‌تری داشته باشید، سرمایه‌گذاری و پس‌اندازکردن را فراموش نکنید. همچنین به یاد داشته باشید که منظور از پول، تنها همین اسکناس‌های کاغذی که در ذهن ما نقش بسته نیست. امروزه تعریف ارزش در حال تغییر است و اگر می‌خواهید از آینده جا نمانید، باید دیدگاه خود را درمورد پول به‌روزرسانی کنید. با این حال، «پول‌داشتن» با «ثروتمندبودن» فرق می‌کند. برای داشتن یک زندگی خوب، نیازی نیست که لزوماً ثروتمند باشید. همه این راهکارها و توصیه‌ها برای این است که کیفیت زندگی خود را ارتقا بدهید و مسلماً منطقی نیست که به‌دست‌آوردن پول، فرصت زندگی‌کردن را از شما بگیرد. و در نهایت اینکه از اشتباهات خود درس بگیرید. اشتباهات شما معلم‌های فوق‌العاده‌ای هستند. اگر شما هم شاگردان باهوشی باشید، می‌توانید درس‌های باارزشی از آنها بگیرید که هرجایی پیدا نمی‌شوند.

معرفی و خلاصه کتاب ملت عشق اثر الیف شاکاف

سرفصل‌های این مقاله
ملت عشق
زندگی بدون عشق، معنایی ندارد. اما این بدان معنا نیست که همه به یک شکل و به یک اندازه از نعمت عشق برخوردار می‌شوند. در واقع، هر کدام از ما به اندازه ظرفیت وجودی‌مان از عشق سیراب می‌شویم. در این میان، هر قدمی که برای نزدیک شدن به انسانیت برداریم، ظرف وجودی‌مان را گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌کند و سهم بیشتری از عشق نصیبمان می‌شود. در این قسمت از خیزش نیوز به سراغ کتاب «ملت عشق» از «الیف شاکاف» می‌رویم و افسانه‌ای از عشق را به تماشا می‌نشینیم. با ما همراه باشید.
من خوشبختم یا فکر می‌ کنم که هستم؟!
ماجرای رمان ملت عشق از یک بیداری آغاز می‌شود. «اِللا روبینشتاین» زنی است که سال‌ها خودش و آرزوهایش را وقف شوهر و فرزندانش کرده است. وقتی کسی از بیرون به خانواده آنها نگاه می‌کرد، موجی از خوشبختی را می‌دید که هر کسی آرزویش را داشت.
«دیوید» به عنوان یک همسر و پدر سه فرزند، مردی نمونه به نظر می‌رسید. اما در طول این سال‌ها چیزی میان او و اِللا گم شده بود. شاید ازدواج آنها از نظر اقتصادی و فرهنگی کاملا عالی به نظر می‌آمد اما اِللا به خوبی حس می‌کرد که دیگر محبتی میان او همسرش باقی نمانده است.
در واقع، آنها به جای اینکه عاشق هم باشند به زندگی یکنواخت و بدون ماجرا در کنار یکدیگر عادت کرده بودند و سعی می‌کردند سر خودشان را با بچه‌ها، مسائل کوچک خانه و محل کار گرم کنند.
البته این مورد آخر فقط شامل حال دیوید می‌شد. چون اِللا با وجود آنکه در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرده بود، برای آنکه نبودش در خانه آسیبی به خانواده‌اش وارد نکند، هرگز به دنبال علاقه‌اش یعنی تبدیل شدن به یک منتقد ادبی نرفته بود.
بنابراین، دنیای او به آشپزخانه، بچه‌ها و زندگی با مردی که می‌دانست به او خیانت می‌کند محدود شده بود. با بزرگ شدن بچه‌ها، او فرصتی پیدا کرد تا تغییری کوچک در روزهایش به وجود بیاورد.
مخالفت مادر با ازدواج و دل بستگی دختر
اِللا در یک انتشارات به عنوان دستیار ویراستار اصلی مشغول به کار شد و قرار بود اولین گزارش ویراستاری خود را در عرض چند هفته تحویل دهد.
همه‌چیز داشت خوب پیش می‌رفت یا دست‌کم اِللا این‌طور فکر می‌کرد. این برکه به ظاهر آرام خانوادگی با سنگی که دختر بزرگشان «ژانت» به درون آن پرتاب کرد به یکباره پریشان شد.
در یک بعد‌ازظهر بهاری، ژانت بدون هیچ مقدمه‌ای به خانواده‌اش اعلام کرد که می‌خواهد به زودی با همکلاسی‌اش ازدواج کند. این خبر، چیزی نبود که اِللا بتواند آن را هضم کند.
او هنوز در مدیریت ازدواج خودش لنگ می‌زد و حالا دخترش در این سن کم، بدون اینکه حتی درسش را تمام کرده باشد یا شغلی داشته باشد می‌خواست به سرنوشتی مثل مادرش محکوم شود.
به همین دلیل، تمام تلاشش را کرد تا دخترش را از این ازدواج منصرف کند. اما ژانت دست برندار نبود و اصلا به حرف‌های مادرش توجهی نمی‌کرد. اِللا که حسابی عصبانی و نگران شده بود به دخترش گفت که عشق، هوایی زودگذر است و خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکند از سرش می‌پرد.
با گفتن این حرف، دیوید حسابی تعجب کرد؛ اِللا هم همین‌طور! در واقع، اِللا ناخواسته حرف‌هایی که مدت‌ها در دلش انباشته شده بودند را خطاب به دخترش بیان کرد. همان یک جمله کافی بود تا مخاطب گفتگو در ظرف چند ثانیه از ژانت به دیوید تغییر کند.
شروع ملت عشق
شام آن شب، خراب شد. همه به جز اِللا و دیوید، میز را ترک کردند. دیوید، اِللا را سوال پیچ کرد تا بتواند از منظور حرف‌هایی که همسرش به ژانت زده بود سر دربیاورد. اما اِللا که زیر فشار زیادی قرار گرفته بود ناگهان تقی زد زیر گریه.
در همین بین، تلفن زنگ خورد. ویراستار انتشاراتی که اِللا تازه کارش را با آنها شروع کرده بود می‌خواست میزان پیشرفت کار را از او بپرسد. بالاخره او فرصت خوبی پیدا کرد تا از ادامه دادن به بحثی که در آن گیر افتاده بود خلاص شود.
اِللا دست‌نوشته‌ای که قرار بود آن را ویرایش کند برداشت و به آلاچیق رفت تا بتواند در هوای آزاد این نوشته‌ها را وارسی کند. نام کتاب «ملت عشق» بود. ظاهرا هیچ‌کس در مورد نویسنده کتاب چیزی نمی‌دانست.
او حتی حق تالیف هم نمی‌خواست. تنها هدفش این بود که کتابش چاپ شود و افراد بیشتری فرصت خواندن آن و حتی شاید تغییر زندگی‌شان را به دست بیاورند. در میان تمام مردم جهان، این زندگی اِللا بود که بیشتر از همه دچار تغییر شد.
در ملت عشق چه می‌ گذشت؟
اِللا برگه‌های کتاب ملت عشق را یکی پس از دیگری ورق می‌زد. در ابتدا نویسنده از ماجرای جنگ‌های بی‌امانی که در قرن ۱۳ میان ملت‌های مختلف جهان در گرفته بود سخن گفت و پیش چشمان اِللا صحنه‌ای از شهرهای در حال سوختن و جنازه‌های تلنبار شده را به تصویر کشید.
همه جا بوی مرگ می‌داد. در این میان، دو نفر، دو عاشق، دو صوفی و دو اهل دل، یکدیگر را یافتند و در آن آشوب، نوید جهانی پر از صلح و خالی از تعصب را سر دادند که البته به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد.
بعد از این مقدمه کوتاه، ماجرا به چندین سال عقب برمی‌گردد و «شمس تبریزی» را در یک کاروانسرا به تصویر می‌کشد. چهل سال از روزی که شمس تصمیم گرفته بود برای پیدا کردن خدا، زمین را زیر پا بگذارد، می‌گذشت.
حالا گذر او به یک کاروانسرا افتاده بود. شب هنگام، نوایی زیر گوشش زمزمه کرد: «برای یافتن پاسخ سوالت به بغداد برو.» شمس می‌دانست که باید بی‌چون و چرا راهی بغداد شود. چون آن ندا دروغ نمی‌گفت و قوانین چهل‌گانه عشق هم آن را تایید می‌کرد. بغداد، پاسخی را در دلش داشت که شمس دنیا را به خاطرش زیر پا گذاشته بود.
ترس از اشتباه تکراری
بعد از تمام کردن این بخش، اِللا به سراغ تلفن رفت تا ماجرا را از آنچه که بود بدتر کند! او به اسکات، همکلاسی ژانت زنگ زد و نطقی بلندبالا در مورد اشتباهی که آن دو می‌خواهند مرتکب شوند سر داد.
در انتها نه اِللا و نه اسکات، هیچ کدام حرف‌های طرف مقابل را قبول نکردند. خیلی زود خبر این تماس تلفنی به ژانت و دیوید رسید. همه اِللا را سرزنش کردند. اما او به عنوان مادر ژانت به خودش حق می‌داد که نگذارد دخترش اشتباه او را تکرار کند.
هر روز که می‌گذشت او بیشتر به یقین می‌رسید که ازدواجش با دیوید از همان ابتدا هم اشتباه بوده است. به دنبال این ماجرا، ژانت و دیوید خانه نیامدند. حالا او توفیقی اجباری پیدا کرده بود تا زمان بیشتری را روی کتاب ملت عشق بگذارد و از این راه، خشم فروخورده و اندوه عمیقش را برای چند ساعت، فراموش کند.
شمس، رهسپار بغداد شد
تعداد قانون‌هایی که شمس در مورد عشق می‌دانست به ۴۰ رسیده بود و این یعنی او باید به دنبال کسی می‌گشت تا قبل از مرگش قوانین عشق را به او انتقال دهد. اما او چه کسی خواهد بود؟
شمس باور داشت که در زمان درست، آدم درست را ملاقات خواهد کرد. به این امید، رهسپار بغداد شد. او حدود یک سال در خانقاهی که متعلق به «بابا زمان» بود منتظر ماند.
شمس با تمام وجودش احساس می‌کرد که بابا زمان می‌تواند او را به فرد درست متصل کند و این کار را هم کرد. بابا زمان به واسطه یکی از دوستان قدیمی‌اش از ماجرای «مولانا» باخبر شد.
مولانا هم مانند شمس به دنبال یک گمشده می‌گشت. دلیل دیگری که بابا زمان، مولانا و شمس را دو گمشده یکدیگر می‌دانست این بود که هر دو خوابی یکسان را دیده بودند. اما نویسنده نامه به بابا زمان هشدار داده بود اگر گمشده‌ای که فعلا در خانقاه او است به قونیه بیاید، دیگر زنده برنمی‌گردد.
شناخت مولانا
این جمله باعث شد تا بابا زمان یک سال از فرستادن شمس سر بپیچاند. اما دست آخر او را راهی قونیه و ملاقات با گمشده‌اش کرد.
به قونیه که رسید تصمیمی با خودش گرفت. شمس می‌خواست قبل از اینکه خودش با مولانا ملاقات کند، او را از زبان مردمی که با وی زندگی و کار می‌کنند بشناسد. می‌خواست بداند که مولانا کیست؟ چه می‌کند؟ چه می‌خواهد؟ چه می‌گوید و چگونه زندگی می‌کند؟
شمس در میان تلاش‌هایش برای تماشای تصویر مولانا با مردم قونیه آشناتر شد. غبار تعصب را بر چهره مردم دید؛ با دین‌دارانی سخن گفت که خودشان را بهشتی خطاب می‌کردند و با گدایان، روسپی‌ها و افراد مستی سخن گفت که تنها یک قدم تا خدا فاصله داشتند.
جالب اینجا بود که هر دو گروه شیفته سخنان مولانا می‌شدند. اما برداشتی که از حرف‌هایش می‌کردند به اندازه باوری که به ایمانشان داشتند با هم فرق می‌کرد.
نامه‌ نگاری با نویسنده ناشناس
اِللا هر روز بیشتر با کتاب ملت عشق خو می‌گرفت. او احساس می‌کرد بسیاری از نوشته‌های کتاب برای او نوشته شده‌اند. این موضوع او را نسبت به هویت نویسنده کتاب کنجکاو کرد. با وجود آنکه امیدی نداشت نام مخفف نویسنده را در اینترنت جستجو کرد و در کمال ناباوری به یک وبلاگ رسید. اِللا فهمید که اسم کامل نویسنده کتاب «عزیز زهارا» است و یک سفر طولانی را به دور دنیا آغاز کرده است.
او آدرس ایمیل نویسنده را روی یک تکه کاغذ یادداشت کرد. چرا؟ خودش هم نمی‌دانست. شاید خیال می‌کرد که برای روز مبادا به این آدرس احتیاج پیدا خواهد کرد. البته این روز، خیلی زودتر از آنچه که فکرش را می‌کرد سر رسید.
همان روز، اِللا برای عذرخواهی به دخترش زنگ زد. اما هیچ پاسخی نگرفت. دخترش هنوز هم نمی‌خواست به خانه بیاید. اوضاع خوبی نبود. اِللا لپ‌تاپ را باز کرد و در طول یک ایمیل تقریبا طولانی، نظری کوتاه در مورد کتاب و چند کلمه‌ای هم در مورد خودش، دخترش و اوضاع نابه‌سامان خانه‌اش برای کسی که اصلا او را نمی‌شناخت یعنی عزیز زاهارا تعریف کرد.
چرا این کار را کرد؟ باز هم نمی‌دانست. در حقیقت، چیزهایی که اِللا دیگر هیچ دلیل منطقی‌ای برایشان نداشت روز به روز در حال زیاد شدن بودند و این خبر خوبی نبود.
عزیز، روز بعد برایش ایمیل فرستاد. او از درخت آرزوها که نزدیک اقامتگاه موقتش بود برای اِللا حرف زد و گفت که به نیابت از او یک تکه پارچه را به رسم بومیان منطقه همراه با یک آرزوی خوب برای درست شدن رابطه اِللا و دخترش به درخت گره زده است.
خواندن این ایمیل باعث شد که چراغ کوچکی از امید در اعماق تاریک وجود اِللا روشن شود. ژانت با یک تماس تلفنی و آشتی کردن با مادرش، این چراغ را روشن‌تر و پر نورتر کرد.
روز ملاقات شمس و مولانا فرا رسید
بعد از چند روز سرگردانی در قونیه، بالاخره شمس تصمیم گرفت خودش را به مولانا نشان دهد. برای همین به نزدیکی مسجد رفت و صبر کرد تا سخنرانی‌اش تمام شود.
سپس در حالی که مولانا و مریدانش در حال عبور از یک کوچه بودند جلوی آنها را گرفت. اسب مولانا رم کرد و نزدیک بود او را به زمین بیندازد. اما به همان سرعتی که برآشفته بود، آرام گشت.
مولانا تعجب کرده بود اما سعی کرد آرامش خودش را حفظ کند. شمس سلام کرد و از او خواست که برای پاسخ دادن به سوالی که از او دارد از اسبش پیاده شود.
مولانا که تا به حال با چنین رفتاری روبه‌رو نشده بود، قلبش پر از خشم شد. اما کنجکاوی‌اش در مورد این درویش غریبه و جسور او را وادار کرد تا به خواسته‌اش گوش دهد.
شمس از مولانا سوالی در مورد ظرفیت وجودی انسان‌ها پرسید. مولانا هم با آرامش جوابش را داد. گویی این سوال، آزمون ورودی مولانا برای پذیرش چهل قانون عشق بود. او قبول شد.
هر دوی آنها در اعماق قلبشان یکدیگر را شناختند. برای چند لحظه بدون آنکه واژه‌ای میان آنها رد و بدل شود به یکدیگر خیره شدند. مریدان مولانا که نمی‌دانستند قضیه از چه قرار است شروع به اعتراض کردند.
این موضوع باعث شد تا رشته افکار آن دو از هم باز شود. شمس آنجا را ترک کرد. اما هر دو می‌دانستند که این دوری موقتی است.
چله‌ نشینی شمس و مولانا
تا اینجای کتاب ملت عشق، شمس به خانه مولانا آمد. آنها چهل شبانه روز در کتابخانه ماندند و به جز نان و شیر بز چیز دیگری نخوردند. در این مدت، تمام اهل خانه، شاگردان، مریدان و مردم قونیه سراپا تعجب شده بودند.
آنها نمی‌دانستند چرا مولانا با این مقام و منزلتی که پیش مردم و حاکمان دارد این‌گونه با شمس تبریزی رفتار می‌کند. مگر او چه تافته جدا بافته‌ای بود؟ اما این صحبت‌ها فایده‌ای نداشت. شمس و مولانا بعد از چهل روز گوشه‌نشینی و نجوا کردن بالاخره از کتابخانه بیرون آمدند. شمس در این مدت، چهل قانون عشق را به مولانا آموخت.
حضور شمس در خانه مولانا پر از لحظه‌های عجیب بود. شمس مرزهایی را می‌شکست که مولانا برای ساختنشان سال‌ها زمان گذاشته بود. مثلا مولانا به احدی اجازه نمی‌داد که به کتاب‌هایش نزدیک شود اما شمس آنها را یکی یکی از بین برد. آن هم درست جلوی چشم مولانا و تمام اهل خانه!
گذشته از این، مولانا و شمس زمان زیادی از روز را با هم خلوت می‌کردند. مولانا دیگر کارهای سابقش را انجام نمی‌داد، برای مردم سخنرانی نمی‌کرد، به مسجد نمی‌رفت و حتی شاگردانش را رها کرده بود. همین موضوع باعث شد تا مردم، پشت سر مولانا و شمس حرف‌های ناشایستی بزنند.
آغاز سماع، سفری زمینی به سوی آسمان
اوضاع هر روز برای مولانا سخت‌تر از روز قبل می‌شد. اما او از این سختی شکایتی نداشت. احساس می‌کرد تمام کارهای شمس، آزمون‌هایی برای ثابت کردن عشق او به خدا هستند.
شمس هم دست بردار نبود و هر بار با درخواستی عجیب، مولانا را می‌آ‌زمود؛ یک بار با درخواست خرید شراب و بار دیگر با راه‌اندازی مراسم «سماع» آن هم جلوی دیدگان همه.
سماع، رقصی بود که با آوای نی انجام می‌شد. آن زمان، موسیقی جایی در خانه و قلب انسان‌های مومن نداشت. چون آن را نوعی عمل کفرآمیز به حساب می‌آوردند. اما شمس و مولانا تمام این قوانین را با انجام سماع در هم شکستند.
هر روز از تعداد طرفداران مولوی کمتر و به خیل منتقدانش افزوده می‌شد. کمی بعد از این ماجراها بود که شمس، بدون آنکه خبری بدهد، مولوی را ترک کرد. اما به کجا؟ هیچ‌کس نمی‌دانست.
سفر شمس از این جهان به جهان دیگر
در نبود شمس، مولانا بسیار اندوهگین شده بود. او که رفیق و همراز خود را از دست داده بود نمی‌دانست که چطور می‌تواند در میان این همه بی‌هم‌زبان تاب بیاورد. پسر بزرگش «ولد» که دیگر نمی‌‌توانست اندوه عمیق پدر را تحمل کند با کمک چند تن از مریدان به دنبال شمس گشت و بالاخره او را در دمشق یافت و نزد پدر برگرداند.اما این بازگشت دوام چندانی نیافت. چون مخالفانی که ندانسته در مورد شمس و مولانا قضاوت می‌کردند نقشه قتل شمس را کشیدند.
در میان کسانی که در این توطئه دست داشتند، نام پسر کوچک مولانا یعنی «علاءالدین» هم به چشم می‌خورد. در یک بامداد، قاتل اجیر شده به همراه چند تن از متعصبان و مخالفان به حیاط خانه مولانا حمله کردند، شمس را کشتند و او را در چاه خانه انداختند. مولانا تا سال‌ها بعد در فراق یار عزیزش می‌سوخت و می‌سرود.
اِللا تغییر کرد
خواندن کتاب ملت عشق و آشنایی او با نویسنده مرموز آن باعث شد تا اِللا به چیزهای زیادی در زندگی‌اش فکر کند. مثلا عشق که فکر می‌کرد چیزی رمانتیک است و در زندگی‌های واقعی جایی ندارد، کم‌کم به شکلی عجیب و حتی بدون آنکه خودش بداند وارد زندگی‌اش شد.
او کم‌کم به این نتیجه رسید که زندگی کردن با دیوید، چیزی جز ادامه دادن یک اشتباه نیست. به همین دلیل دادخواست طلاق داد و همراه با یک چمدان برای آغاز یک زندگی تازه با عزیز همراه شد. اما این آغاز تازه فقط یک سال دوام داشت. چون عزیز به خاطر بیماری فوت کرد.
طبق وصیتش او را در قونیه دفن کردند. چند روز پس از برگزاری مراسم تدفین، اِللا همراه با قلبی که چهل قانون عشق شمس در آن حک شده بود به کشورش برگشت تا زندگی جدیدی را روی پاهای خودش آغاز کند. در این میان، امیدوار بود که فرزندانش روزی علت رفتار او را درک کنند.
چهل قانون عشق
سخن اصلی کتاب ملت عشق، همان چهل قانونی بودند که شمس برای تحویل آنها به مولانا از جان خود هم گذشت. جوهره آن قوانین عبارت بودند از :

شیوه نگاه تو به خودت، همان عمق درکی است که از خدا داری.
راهی که به دنبال یافتنش هستی را با دلت پیدا می‌کنی نه عقلت.
قرآن، چهار پوسته دارد و درک درونی‌ترین پوسته آن فقط از عهده پیامبران برمی‌آید.
لازم نیست برای پیدا کردن خدا، خودت را به مکان خاصی گره بزنی. خداوند در همه‌جا هست. به هر جا که نگاه کنی او را می‌بینی.
عقل و عشق با هم جور درنمی‌آیند. هر کدام ساز خودشان را می‌زنند. عقل می‌ترسد و احتیاط می‌کند اما عشق، شجاع است و بی‌پروا. در میان قلب‌های شکسته، گنج‌های فراوانی پنهان شده‌اند.
نمی‌توانی عشق را با زبانی که در سرت داری به تصویر بکشی.
انسان با گوشه‌نشینی به خدا نمی‌رسد. تنها با زندگی در میان مردم و دیدن خودت در چهره آنها می‌توانی حقیقت را پیدا کنی.
ناامیدی را کنار بگذار و شکرگزاری کن. صوفی واقعی کسی است که سپاسگزاری را به زمان خاصی محدود نمی‌کند.
نباید صبر کردن و دست روی دست گذاشتن را یکسان بدانی. صبر واقعی یعنی در زمان حال به آینده و کارهایی که می‌خواهی انجام دهی و به نهایت چیزی که می‌خواهی باشی بیندیشی.
سفر واقعی، سفری است که به درون خودت آغاز می‌کنی.
برای تغییر کردن باید رنج تغییر را تحمل کنی.
عشق، سفری است که مسافر خود را تغییر می‌دهد.
معلم واقعی، شاگرد را برای دلخوشی خودش نگه نمی‌دارد. او راه سفر به اعماق درون را به شاگردش نشان می‌دهد و رهایش می‌کند تا خودش در این مسیر قدم بگذارد.
در برابر تغییرات مقاومت نکن بلکه با آنها همراه شو.
درون و بیرون انسان، کامل خلق شده است. نقص‌هایی که در وجود او پدیدار می‌شوند برای آن است که به فکر فرو برود و چاره‌ای برای کامل کردن خودش پیدا کند.
همه انسان‌ها عیب و نقص‌هایی دارند. تنها کسی که هیچ عیب و نقصی ندارد خداوند است. به همین دلیل، دوست داشتن انسان‌ها کار سختی است. چون باید آنها را با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایشان دوست بداریم.
چیزهای واقعا آلوده نه در دنیای پیرامون ما بلکه در ذات نیت‌های شوم انسان‌ها نهفته‌اند.
وقتی برای شناخت نفسمان تلاش می‌کنیم به عنوان پاداش، خدا را خواهیم شناخت.
قبل از هر کسی باید عاشق خودت باشی. عشق به خودت، امید را در وجودت زنده نگه می‌دارد.
به جای فکر کردن به عاقبتی که هیچ اطلاعی از آن نداری، بهتر است روی اولین قدمی که هنوز برنداشته‌ای تمرکز کنی. باقی کارها به صورت خودکار درست خواهند شد.
برای هر تفاوتی که میان انسان‌ها دیده می‌شود، دلیلی ارزشمند وجود دارد. پس نباید خودت را برتر یا کمتر از دیگران بدانی.
نکته مهم در این دنیا، نیت تو به هنگام برداشتن تک‌تک قدم‌هایت است.
نباید زندگی را خیلی جدی یا خیلی سرسری بگیری. میانه‌دار بودن صفتی است که بهترین نتیجه را برای انسان به ارمغان می‌آورد.
انسان، زمانی خلیفه خدا روی زمین است که بتواند به جای جنگیدن با دیگر انسان‌ها با بدی‌های درونش مبارزه کند.
می‌توان روی زمین هم به بهشت و جهنم رسید. بهشت، لحظه‌هایی است که دست خیرت را به سمت کسی دراز می‌کنی و جهنم، وقتی وجودت را فرا می‌گیرد که عذاب وجدان داشته باشی.
انسان‌ها با نخ‌هایی نامرئی به هم وصل هستند. به همین دلیل، خوشی و غم آنها روی یکدیگر تاثیر می‌گذارد.
این جهان همچون آینه است. هر کاری که با دیگران بکنی، هر قدمی که در جهت خیر یا شر برداری، درست عین آن را در زندگی‌ات خواهی یافت.
گذشته رفته و آینده هنوز نیامده است. نکته مهم، درک زمان حال است.
نباید تقدیر را وسیله‌ای برای تسلیم شدن در برابر شرایط گوناگون معنی کنی. این تو هستی که زندگی‌ات را می‌نویسی.
به جای آنکه نقطه ضعف دیگران را در بوق و کرنا کنی، آنها را بپوشان.
برای پذیرفتن حقیقت باید قلب خود را نرم کنی.
مراقب باش که بت‌های درونت از بت‌های بیرونی بزرگ‌تر نشوند.
فضای خالی درونت را محترم بدار. بدون این فضای خالی، روحت هوایی برای نفس کشیدن نخواهد داشت.
وقتی در برابر خدا تسلیم می‌شوی، درونت سرشار از قدرت می‌شود.
تضادها تو را به سوی کمال سوق می‌دهند. نباید با آنها بجنگی.
هیچ خوبی یا بدی در این جهان بی‌پاسخ نمی‌ماند.
هر چیزی در زمان مناسب خودش رخ می‌دهد.
همیشه می‌توانی زندگی‌ات را از نو بسازی.
جهان همیشه در گردش است و نظم خود را حفظ می‌کند. در عوضِ هر چیزی که می‌رود، چیز دیگری می‌آید.
جهان بدون عشق، معنایی ندارد. این عشق است که حرف اول و آخر را می‌زند.

حالا نوبت شما است
باتوجه به قوانینی که از ملت عشق یاد گرفتیم، عشق در قاموس جان شما چه معنایی دارد؟

توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم

ظریف: آمریکا و ناتو با تجاوز و اشغال افغانستان و دیگر مناطق به دنبال منافع خود بودند و به آن هم نرسیدند

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز (چهارشنبه) در توئیتی نوشت: علیرغم آن همه دم زدن از دموکراسی و جنگ علیه تروریسم، رخدادهای افغانستان و مواضع ایالات متحده و ناتو ثابت می‌کنند که: آن‌ها با تجاوز و اشغال افغانستان و دیگر مناطق فقط و فقط به دنبال منافع خود بودند – اما به همان هدف هم نرسیدند.  وی تصریح کرد: آمریکا و ناتو اکنون آشکارا موظف به جبران هستند.   به گزارش فارس، ظریف پیش از این هم در توئیتی از تشکیل شورای هماهنگی تویط رهبران افغانستان استقبال کرد. انتهای پیام/