اولین پرواز مستقیم از خاک عربستان سعودی به فلسطین اشغالی

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، رسانه های صهیونستی گزارش دادند که اولین پرواز مستقیم از خاک عربستان به فلسطین اشغالی روز دوشنبه عصر در فرودگاه بن گوریون به زمین خواهد نشست.  براساس گزارش پایگاه خبری کان نیوز، این پرواز توسط شرکت هواپیمایی جت ایرلاین امارات انجام خواهد شد و مبدا پرواز ریاض پایتخت سعودی خواهد بود. 






شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید




این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

آلمان به یک میلیون و ۲۰۰ هزار نیروی کار نیاز دارد | آلمان | DW


دِتلف شِله، رئیس آژانس فدرال کار آلمان روز شنبه اول آبان (۲۳ اکتبر) به روزنامه “ولت آم زونتاگ” گفت که شرکت‌های آلمانی در جستجوی یک میلیون و ۲۰۰ هزار نیروی کار هستند. او تاکید کرد که حدود دو سوم کمبود در حوزه نیروی کار متخصص است. خیزش نیوز وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید به گفته رئیس آژانس فدرال کار آلمان با توجه به روند توسعه جمعیت این کشور تعداد افراد بالقوه در سن کار در حرفه‌های مشخص در سال ۲۰۲۱ حدود ۱۵۰ هزار نفر کاهش می‌یابد. شرکت‌های آلمانی خواستار مهاجرت بیشتر شدند مارکوس یرگر، مدیر عامل اتحادیه شرکت‌های متوسط آلمان در مصاحبه با گروه رسانه‌ای “فونکه مدیِن” خواستار ایجاد شرایط مهاجرت بیشتر کارگران ماهر به آلمان شده است. به کانال خیزش نیوز وله فارسی در تلگرام بپیوندید یرگر کمبود نیروی کار متخصص و همچنین کمبود کارآموز را تهدیدی اساسی برای رقابت‌پذیری شرکت‌های متوسط و در کل اقتصاد آلمان دانسته است. او گفت که کمبود نیروی متخصص در حوزه ریاضیات، علوم کامپیوتر، علوم طبیعی و فنی به شدت چشمگیر است. ظرفیت استخدام و آموزش در حوزه‌های مختلف در آلمان در حال حاضر بیشتر از تقاضاست. در آغاز سال ۲۰۲۰ تقریباً ۶۰ هزار فرصت کارآموزی بدون داوطلب باقی ماند.

ایسکانیوز – احتمال حضور خارجی‌ها برای ساخت مسکن


خیزش نیوز –
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری ایسکانیوز، معاون وزیر راه عنوان کرد: مذاکراتی با چین و ترکیه برای ساخت مسکن انجام داده‌ایم.
محمودزاده ادامه داد: قرار نیست نیروی کار و مصالح از خارج وارد شود، بلکه دنبال انتقال تکنولوژی و استفاده از تجربیات این کشورها هستیم تا بتوانیم مسکن‌هایی که نیاز داریم را تا یک‌سال بسازیم.
انتهای پیام/

∎​

«رمزارز ملی» با پشتوانه مشخص و به‌شکل آزمایشی اجرا شود

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلی
خیردرود بر شما! خوشحالیم این مطلب برای شما مفید بوده‌، لطفا برای حمایت از ما آن را با دوستان علاقمند به تکنولوژی و ارز‌های دیجیتال به اشتراک بگذارید.

معرفی و خلاصه کتاب خودت را به فنا نده

فهرست این مقاله
کتاب خودت را به فنا نده
زندگی، دفتری مُهر و موم شده است که ما به اشتباه فکر می‌کنیم از آن سر در می‌آوریم. غافل از آنکه در حقیقت، هیچ ایده‌ای در مورد محتوای پر از رمز و راز آن نداریم. با این وجود، هزاران نفر توانسته‌اند با تکیه بر توانایی‌های درونی‌شان رمز این دفتر مُهر و موم شده را پیدا کنند و در برگه‌های سفید آن، ماجرای زندگی خود را به شکلی که دوست دارند بنویسند. این موضوع، نویدی فرح‌بخش است که ما را به سمت کشف خودمان سوق می‌دهد و به ما می‌آموزد که چگونه از ابزارهای قدرتمند درونی‌مان برای تجربه یک زندگی سرشار از شادی و پیروزی استفاده کنیم. در این قسمت از خیزش نیوز به سراغ کتابی می‌رویم که هر جمله از آن می‌تواند به تنهایی موضوع یک کتاب جداگانه باشد. کتابی سرشار از تجربه، راهکار و شگفتی. در سفر به خلاصه کتاب خودت را به فنا نده با ما همراه باشید.
رابین شارما
بعضی کتاب‌ها را فقط باید مزه کرد، بعضی کتاب‌ها را باید جوید و بعضی دیگر را باید بلعید. درک این موضوع، ما را به نکته دیگری هدایت می‌کند.
گفتگوهای درونی، دوست و دشمنی که بیخ گوشمان نفس می‌کشند
به عنوان یک انسان، ما هر روز در حال صحبت کردن هستیم. اما حجم بزرگی از این گفتگوها نه با دیگران بلکه با خودمان است. شاید برخی این موضوع را انکار کنند یا حتی از اینکه آنها را به گفتگو با خودشان متهم کرده‌ایم حسابی عصبانی شوند. اما این ماجرا چیزی خجالت‌آور، تهمتی ناروا یا نشانه‌ای از دیوانگی نیست.
در واقع، ماجرای ما مثل کودکی است که شمشیری اساطیری و جادویی را به ارث برده است. یک کودک، هیچ اطلاع و درکی از قدرت ابزار شگفت‌انگیزی که در دست گرفته و با آن بازی می‌کند ندارد. به همین دلیل نمی‌داند که با چه گنجی در حال بازی است. علم روان‌شناسی ثابت کرده است که گفتگوهای درونی می‌توانند از ما فردی موفق، پیروز، سرشار از اعتماد به نفس و دوست داشتنی بسازند. همچنین آنها این قدرت را دارند که ما را به فردی بیچاره، بدهکار، بد شانس، منفور و بی‌بهره از ذره‌ای اعتماد به نفس تبدیل کنند. عجیب شد نه؟ در حقیقت، من هنوز هم از این قدرت بزرگ پنهان که بی سر و صدا در اعماق وجودمان زندگی می‌کند متعجب می‌شوم. ما نمی‌دانیم که چه قدرتی داریم و همین ناآگاهی ما را دچار دردسر می‌کند.
فکرها می‌آیند و می‌روند. آنها به حضور ما اهمیتی نمی‌دهند. حتی بدتر، پَشیزی برایمان ارزش قائل نیستند. شاید با خودتان بگویید: «فکرها چه ربطی به گفتگوی درونی داشت؟ از ماجرا پرت شدی رفیق!» در حقیقت، فکرها یک طرف ماجرای گفتگوی درونی ما هستند؛ آن هم نه هر فکری بلکه افکار انتخاب شده‌ای که آگاهانه روی آنها زمان می‌گذاریم و با خودمان در موردشان حرف می‌زنیم زندگی ما را می‌سازند. آنها معماران زبردستی هستند که می‌توانند یک قصر را به کلبه‌ای ویران و خرابه‌ای را به یک کاخ بلورین تبدیل کنند.
فرمول کاربردی برای زندگی
اگر بخواهم این موضوع را در قالب یک فرمول ساده بیان کنم چیزی شبیه به این از کار درمی‌آید: «فکر آگاهانه + صحبت با خودمان در مورد آن فکر + احساسی که در مورد آن موضوع به ما دست می‌دهد = برپا شدن نمونه‌ فیزیکی آن در زندگی‌مان.» این فرمول یک توضیح کوتاه و سرنوشت‌ساز هم دارد و آن این است که به طور دقیق، این «سبک و لحن» صحبت ما با خودمان است که شگفتی می‌سازد. چون این نکته کوچک، کلید ساخت «احساس» است. احساس، همان کلیدی است که درب شگفتی را به روی زندگی ما باز می‌کند و از دنیای ذهن ما به دنیای واقعی پل می‌زند. تمام ماجراها، شکست‌ها، پیروزی‌ها، موفقیت‌ها و ناکامی‌ها زیر سر این مفهوم است.
حالا پرسش جنجالی این است که: «با خودتان چگونه صحبت می‌کنید؟» آیا لحنتان مانند کسی است که از بالا به شما نگاه می‌کند و هر آن آماده است که یک سیلی آبدار را به سمتتان نشانه برود؟ یا مانند یک مادر دلسوز با خودتان حرف می‌زنید؛ کسی که اگر کمی با او چانه بزنید و خودتان را برایش لوس کنید، تمام مخفی‌گاه‌هایی که خوراکی‌ها را در آن پنهان کرده به شما لو می‌دهد. شاید هم مثل یک مربی موفقیت با خودتان حرف می‌زنید؛ کسی که اهمیتی به عجز و لابه شما نمی‌دهد چون می‌داند که چه توانایی‌های شگفت‌انگیزی دارید؛ کسی که شما را مجبور می‌کند یک قدم بیشتر بردارید؛ یک کار بیشتر انجام دهید و قبل از تسلیم شدن یک بار دیگر امتحان کنید. این که انسان، خودش را می‌سازد واقعی‌ترین حقیقت گفته شده روی زمین است.
نگاه به یک شکاف کوچک اما بسیار خطرناک
مشکل مشترک و نامرئی بسیاری از انسان‌ها این است که شکل بیرونی افکار و خودگویی‌های درونی‌شان با چیزی که نشان می‌دهند از زمین تا آسمان با هم فرق دارد. به همین دلیل، نتیجه هیچ‌وقت آن چیزی نمی‌شود که آنها فکرش را می‌کنند یا ساعت‌ها در موردش با خودشان چانه می‌زنند. وقتی هر روز به خودتان می‌گویید: «من ثروتمندم» اما در عمل و به هنگام برخورد با دیگران مدام از بدبختی‌ها و بدهی‌تان دم می‌زنید و حتی بسیار عصبانی یا اندوهگین می‌شوید هیچ اثری از ثروت در زندگی‌تان به وجود نمی‌آید.
گفتگوهای درونی تنها در صورتی نمود خارجی پیدا می‌کند که با رفتارهای بیرونی‌تان آن را پرورش دهید. اگر می‌خواهید تغییری در وضع زندگی‌تان به وجود بیاید، نباید به ذهن ناخودآگاهتان کلک بزنید. در عوض، باید فکرتان، گفتگوی درونی‌تان و احساستان را با حرف‌ها و رفتار بیرونی‌تان هم‌راستا کنید. درون و بیرون شما در کنار هم یک کلید را تشکیل می‌دهند که می‌تواند درب ورود به زندگی‌ای که می‌خواهید را برایتان باز کند. از یک کلید شکسته یا کج و معوج هیچ کاری برنمی‌آید. پس مراقب واژه‌ها و قدرت پنهان در ورای آنها باشید.
برای ذهنتان نقش یک بچه خوب را بازی نکنید

ذهن ما عاشق قصه گفتن و شنیدن است. اگر یک موضوع به دستش بیفتد – ترجیحا یک موضوع منفی – بسیار ماهرانه، گذشته، حال و آینده را هم می‌بافد و از آن ژاکتی درست به اندازه زندگی‌مان درمی‌آورد. ما هم مثل یک بچه خوش رفتار، زیر پای ذهنمان می‌نشینیم و به داستان آن که بیشتر در ژانر ترسناک و عبرت‌آموز است گوش جان می‌دهیم. اما ناگهان متوجه می‌شویم تمام آن غول‌هایی که ذهنمان داشت برایمان تعریف می‌کرد سر از زندگی‌مان درآورده‌اند و دارند برایمان دست تکان می‌دهند!
دوست ندارید این اتفاق برایتان بیفتد؟ پس قصه نگویید! در ضمن پای قصه‌هایی که ذهنتان ناغافل – به ویژه هنگامی که اوضاع سخت می‌شود – برایتان تعریف می‌کند ننشینید. به نظر من هر چند تا پا که می‌توانید قرض بگیرید و فرار کنید. به عنوان یک فراری با تجربه به شما پیشنهاد می‌کنم به درون اقدام کردن فرار کنید. در واقع، این تنها جایی است که می‌توانید بدون حضور فکرها، قصه‌ها و گفتگوهای نابود کننده، کاری واقعی برای زندگی‌تان انجام دهید.
می‌خواهید میانبری به موفقیت بزنید؟ گفتگوهایتان را تغییر دهید
ما عادت کرده‌ایم که در ذهنمان موفقیت را در مسیری سنگلاخی، دست نیافتنی و بسیار مشقت‌بار تصور کنیم. به همین دلیل، فکر می‌کنیم برای رسیدن به موفقیت راهی به جز ترکیب خون و عرق جبینمان نداریم. در حالی که این ماجرا تنها ساخته و پرداخته ذهن ما و کسانی است که از این راه تجارت می‌کنند. موفقیت برای هر کس با توجه به نگرش او ساخته می‌شود.
اگر فکر کنید که رسیدن به ثروت و موفقیت، کار سختی است، زمین و زمان دست در دست هم می‌دهند تا این موضوع در زندگی واقعی‌تان به حقیقت تبدیل شود. اما اگر با خودتان فکر کنید که می‌توان راحت به ثروت و موفقیت رسید، چشمتان به جمال راه‌هایی روشن می‌شود که شما را از سریع‌ترین، مطمئن‌ترین و آسان‌ترین مسیر به هدفتان می‌رساند. شما زندگی‌تان را می‌سازید، قدم به قدم. فرقی هم نمی‌کند که این حقیقت را باور دارید یا نه!
پس بهتر است به جای جنگیدن با حقیقتی که کاری به باور شما ندارد، تصمیمی هوشمندانه بگیرید و دستی به سر و گوش حرف‌هایی که با خودتان می‌زنید بکشید. وقتی با خودتان حرف می‌زنید، نباید شبیه یک پیشگو باشید و بگویید: «تو در آینده فرد پولداری خواهی شد. خوشبختی تا یکی دو سال دیگر زنگ خانه‌ات را به صدا درمی‌آورد یادت باشد که درب را باز کنی. تو سلامتی‌ات را به دست خواهی آورد و دوباره همه‌چیز خوب خواهد شد.» این‌ها مشتی وعده و وعید هستند. چرا وقتی هم‌اکنون می‌توانید این کارها را انجام دهید آنها را به آینده‌ای نامعلوم حواله می‌کنید؟ می‌خواهید ثروتمند باشید؟ از همین الان مثل یک ثروتمند فکر، احساس و عمل کنید. می‌خواهید دوباره سلامتی خود را به دست بیاورید؟ از همین الان با تمام وجودتان احساس کنید که سالم و تندرست شده‌اید. می‌خواهید موفق، خوشبخت، شاد و سرشار از آرامش باشید؟ از همین الان احساس یک فرد موفق، شاد و آرام را در وجودتان ایجاد کنید.
اصل مداخله ارسطو
گاهی ایجاد یک احساس، کار سختی می‌شود. در این هنگام می‌توانید از اصل مداخله روان‌شناختی که قرن‌ها قبل «ارسطو» به آن اشاره کرد استفاده کنید: «کار خوب انجام بده و خوب باش» به زبان ساده، قبل از آنکه بتوانید احساس خود را تغییر دهید ابتدا باید رفتارتان را اصلاح کنید. شاید اکنون همه‌چیز عالی نباشد اما به شما قول می‌دهم، رفتار کردن طبق حال اکنونتان هیچ‌چیزی را بهتر نمی‌کند. نمی‌دانم چقدر به بازیگری علاقه دارید اما اگر می‌خواهید خیلی زودتر به چیزهایی که می‌خواهید برسید باید برای ذهنتان نقش کسی را بازی کنید که هم‌اکنون – نه فردا و نه حتی یک لحظه دیگر – صاحب آن خواسته‌ها است و به آنها دست یافته است. به این ترتیب، بدون آنکه سخت تلاش کنید، احساسی که به دنبالش بود را می‌یابید.
مخلص کلام اینکه، منتظر نمانید و دست به کار شوید. وقتی ابزاری رایگان، بی‌نهایت قدرتمند و واقعی که رنگ و بوی کائنات را با خود به دوش می‌کشد بیخ گوشتان قرار دارد، چرا جایی بیرون از خودتان به دنبال جواب یا راه‌حل می‌گردید؟ فکر کنید، احساس کنید، اجرا کنید و زندگی‌ که دوست دارید را به تماشا بنشینید. تمام ماجرای موفقیت همین است.
جردن بلفورت، معروف به گرگ وال استریت
جوری رفتار کنید که انگار از قبل فردی ثروتمند هستید، در نتیجه ثروتمند خواهید شد. جوری رفتار کنید که انگار اعتماد به نفس بی‌نظیری دارید در نتیجه با اعتماد به نفس خواهید شد. جوری رفتار کنید که انگار همه جواب‌ها را می‌دانید و همه جواب‌ها به سمت شما خواهند آمد.
دست از اما و اگر بردارید
واژه‌ها بسیار قدرتمند هستند. وقتی این پازل‌های قدرتمند در کنار هم می‌نشینند و یک جمله را تشکیل می‌دهند توانایی تغییر دادن جهان و حتی تغییر مفهوم خودشان را پیدا می‌کنند. اجازه بدهید بیشتر برایتان توضیح بدهم. از نظر روان‌شناسی، ذهن ما به هر چیزی که بعد از واژه «اما» می‌آید به شدت واکنش منفی نشان می‌دهد. بیایید چند مورد را با هم امتحان کنیم:

من تو را باور دارم اما شاید آغاز این کار، درست نباشد.
حق با شما است اما من نظر دیگری دارم.
من واقعا دوستت دارم اما فکر نمی‌کنم ما برای هم ساخته شده باشیم.
من واقعا می‌خواهم به تو کمک کنم اما چاره‌ای ندارم.

«اما» همه‌چیز را خراب می‌کند. مهم نیست چقدر قبل از این واژه مقدمه‌چینی کرده یا حرف‌های قشنگ و شاعرانه به دیگران گفته باشید. یک «اما»ی ساده، تاثیر همه آنها را در کسری از ثانیه ناپدید می‌کند. یادتان باشد هرگز در گفتگوهای درونی خود از «اما» استفاده نکنید. در عوض، لحن گفتگو و حال و هوای گپ‌و‌گفت با خودتان را قاطعانه، بدون تردید و سرشار از انگیزه کنید. مثلا:

«من می‌توانم» یا بهتر از آن «من توانستم» (یادتان که هست، قرار شد کمی نقش بازی کنید.)
من باور دارم
من قدرتمندم
من سلامتم
من شادم
من آرامش دارم
من خوشبختم

شما با این کار می‌توانید به سادگی انگیزه و اشتیاق زندگی کردن به سبکی که دوست دارید را در خودتان ایجاد کنید. به من بگویید، چه چیزی بهتر از اشتیاق به هنگام آغاز کردن یک کار به کمکتان می‌آید؟
از توهم بیرون بیاید، شما افکارتان را زندگی نمی ‌کنید

هر کدام از ما آرزوهایی در سر داریم. در ذهنمان خود را فردی می‌بینیم که به موفقیت‌های دور و درازی دست یافته است. شاید خودمان را سهام‌داری زبردست ببینیم که حتی در دوران ریزش ترسناک شاخص‌ها هم راهی برای سودآوری پیدا می‌کند، یا خودمان را یک مدیرعامل سرشناس، یک گرافیست بسیار مشهور یا یک نویسنده نامدار تصور کنیم.
اما در دنیای واقعی، جایی که آدم‌ها با میزان کارهایشان و نه حجم افکارشان سنجیده می‌شوند ما چیز خاصی نیستیم. چون دستاوردهایمان تنها در ذهنمان نقش بسته‌اند. گویی نسخه‌ای شگفت‌انگیز از ما وجود دارد که در ذهنمان زندانی شده است. آیا دوست دارید خودتان را آزاد کنید؟ تنها راه برای این کار، دست به کار شدن و قدم برداشتن در مسیری است که شما را به خود واقعی‌تان تبدیل می‌کند.
بیشتر ما فکر می‌کنیم همه آدم‌های موفق، تمام کسانی که آنها را به عنوان انسان‌هایی نمونه می‌شناسیم همیشه در حال انجام کارهای مورد علاقه‌شان هستند. در حالی که آنها هم درست مثل من و شما هر روز با حجمی از کارهایی که نمی‌خواهند انجامشان دهند دست و پنجه نرم می‌کنند. چیزی که باعث تفاوت میان ما و آنها می‌شود در این است که آنها با وجود این نارغبتی درونی راهی برای آغاز و تمام کردن آن کارها در زندگی‌شان پیدا کرده‌اند. اما ما به جای تمرکز کردن و یافتن راهی برای تمام کردن کارهایمان، دربه‌در به دنبال راهی می‌گردیم که آن کارها را انجام ندهیم. به دنبال این ماجرا، وقت گرانبهایی که می‌توانستیم آن را صرف پیشرفت و آموزشمان کنیم را به شکلی بی‌هدف هدر می‌دهیم.
داشتن هدف، یعنی خواستن یک چیز متفاوت
هدف داشتن چیز خوبی است که بیشترمان فکر می‌کنیم آن را داریم اما در واقع نداریم. انسان، موجودی هدفمند است این یعنی ما به صورت ذاتی زمانی احساس زنده بودن و آزادی می‌کنیم که هدفی برای رسیدن داشته باشیم. با این وجود، حجم انسان‌های افسرده و ناموفق ثابت می‌کند که ما به جای تلاش برای رسیدن به اهدافمان فقط به آنها فکر می‌کنیم. همان طور که با حلوا حلوا گفتن، دهان کسی شیرین نمی‌شود فقط با فکر کردن درباره اهدافمان هم نمی‌توانیم به آنها دست پیدا کنیم.
ماجرای شگفت‌انگیزی که در اثر تفکر، تصویرسازی ذهنی و گفتگوی درونی سرشار از احساس با خودمان به وجود می‌آید تنها زمانی خودش را نشان می‌دهد که در دنیای واقعی دست به تلاش برای رسیدن به اهدافمان بزنیم. این یعنی باید از چهاردیواری امن‌مان بیرون بیاییم، خودمان را در معرض نقد و نظر دیگران قرار بدهیم و تغییر کنیم. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مردم جهان به جای تجربه واقعی رسیدن به اهدافشان فقط با خیال تصرف آنها زندگی می‌کنند. در نتیجه، میلیون‌ها استعداد کشف نشده که می‌توانستند جهان را تغییر دهند بدون اینکه فرصتی برای ظهور خود پیدا کنند به زیر خروارها خاک می‌روند.
قربانی هستید یا قهرمان؟

تفاوت میان قربانی یا قهرمان بودن در زندگی به باریکی یک تار مو است. به همین ترتیب، تفاوت میان یک آماتور با یک حرفه‌ای، یک سرآشپز با یک ظرف‌شور، یک چاق با یک لاغر و یک جنگجو با یک شکست خورده بسیار ساده‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید. اما سادگی به معنای راحتی نیست. ما هر روز در زندگی خود با چیزهای ساده زیادی در جنگ هستیم. قبول ندارید؟ برایتان مثال می‌زنم:

وقتی ساعت زنگ‌دار راس ساعت پنج صبح اتاق را روی سرش می‌گذارد اما ما دلمان می‌خواهد پنج دقیقه بیشتر بخوابیم.
وقتی به خودمان قول داده‌ایم که از این ماه دیگر به پس‌اندازمان دستبرد نزنیم اما با اولین چالش، حساب پس‌اندازمان را خالی می‌کنیم.
وقتی از انجام کار امروزمان واقعا متنفریم ولی به جای یافتن یک راه برای انجامش وقتمان را تلف می‌کنیم.
وقتی قرار است حساب کالری‌های روزانه‌مان از عدد مشخصی فراتر نرود اما از روزهای قبل هم بیشتر پرخوری می‌کنیم.

به شما قول می‌دهم این ماجراها تا زمانی که واقعا از صمیم قلبتان برایشان تصمیم نگیرید، تمام نمی‌شوند و هر روز گردن کلفت‌تر از دیروز برایتان شاخ و شانه می‌کشند. وقتی کم‌کم دیگر زورتان به این عادت‌های کوچک نرسد، این تفکر به سراغتان می‌آید که در زندگی‌تان یک قربانی هستید.
با خودتان فکر می‌کنید که همه عالم دست در دست هم داده‌اند تا شما را آزار بدهند و نگذارند به چیزهایی که می‌خواهید برسید. حتی گاهی با خودتان فکر می‌کنید که چقدر زندگی کردن سخت است و چرا این همه چیز برای تغییر دادن وجود دارند؟ هیچ‌کس، هیچ راهی، هیچ راه‌حلی و هیچ نوشته‌ای – حتی چیزی که اکنون می‌خوانید – این قدرت را ندارد که حتی به اندازه یک دانه لوبیا در زندگی شما تغییری ایجاد کند. این خود شما هستید که زندگی‌تان را تغییر می‌دهید. اگر به این درک برسید، دیگر کسی را مقصر شرایط امروزتان نمی‌دانید، به خاطر محل تولدتان گله و شکایت نمی‌کنید و از وضعیت مالی‌تان اندوهگین نمی‌شوید. چون کلید تغییر دادن همه‌چیز در دست خودتان قرار دارد. اگر روزی از این وضعیت خسته شدید و خواستید که به جای قربانی بودن، قهرمان زندگی خودتان باشید باید بدون هیچ شکایتی، این کارها را انجام دهید:

خودتان را باور کنید.
توانایی‌هایتان را دست‌کم نگیرید.
به حرف منفی دیگران گوش ندهید. آنها خودشان هم نمی‌دانند که چه می‌خواهند.
کاری که به آن فکر می‌کنید را انجام دهید.

نکته‌های بالا راه‌حل‌های ساده‌ای هستند که انجامشان برای افرادی با تفکر قربانی با عبور از دهان هشتاد تمساح گرسنه یا سلام و احوال پرسی با زامبی‌ها تفاوت چندانی ندارد. اما برای یک قهرمان، این کارها چیزهایی هستند که از پس انجامش برمی‌آیند.
یادتان باشد، غیر ممکن، کاری است که هنوز کسی آن را انجام نداده است. مشکلی که سر راه شما قد علم کرده، فرصتی است که به شما التماس می‌کند تا گل و لای را از رویش بشویید و با چهره واقعی‌اش آشنا شوید. شاید در دنیای شما یک غیر ممکن در انتظارتان نشسته است. آیا چالش انجام این کار را می‌پذیرید؟ آیا می‌خواهید یک قهرمان باشید؟

سایمون سینک، نویسنده
قهرمان‌ها کسانی نیستند که همیشه برنده مسابقه می‌شوند. قهرمان‌ها کسانی هستند که بیرون می‌روند، تلاش می‌کنند و دفعه بعد بیشتر تلاش می‌کنند و دفعه بعد حتی بیشتر هم تلاش می‌کنند.

پیام نویسنده در کتاب «خودت را به فنا نده» چه بود؟

«گری جان بیشاپ» در کتاب «خودت را به فنا نده» به دنبال این است تا انسان‌ها را با پتانسیل‌های خفته درونشان آشنا کند. او که تجربه راهنمایی هزاران انسان را از کشورها، مذهب‌ها و تفکرهای گوناگون در کارنامه‌اش دارد حاصل تجربه‌های خود را در قالب کتابی کم‌حجم اما بسیار ارزشمند منتشر کرده است. گری بر این باور است که پاسخ تمام پرسش‌ها درون خودمان وجود دارد، تنها کافی است خودمان را به عنوان یک پاسخ واقعی قبول داشته باشیم.
نظر شما چیست؟
در زندگی‌تان احساس یک قربانی را دارید یا قهرمان؟ چرا چنین احساسی دارید؟ لطفا دلیل خود را برایمان بنویسید.

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم

گزارش تصویری| حال و هوای حرم رضوی در آستانه میلاد حضرت رسول و امام صادق(ع)

در آستانه هفدهم ربیع الاول؛ سالروز فرخنده میلاد نبی مکرم اسلام، حضرت محمد مصطفی(ص) و رئیس مکتب تشیع امام جعفر صادق(ع)، بارگاه شمس الشموس(ع) غرق در شادی است.



مهدی جهانگیری


۲۳:۵۸


۱۴۰۰-۷-۳۰





http://fna.ir/4ch60




رکورد جدید رمزارزها: بهای بیت‌کوین از ۶۶ هزار دلار گذشت | اقتصاد | DW


رکورد جدید بهای بیت‌کوین در بازارهای مالی جهان: هر بیت‌کوین روز چهارشنبه ۲۰ اکتبر (۲۸ مهر) معادل ۶۶ هزار و ۳۵۹ دلار معامله شد. این بیشترین رشد بهای بیت‌کوین از ماه آوریل به این سو است. خبرگزاری آسوشیتدپرس با انتشار گزارشی از واشنگتن خبر افزایش بی‌سابقه بهای بیت‌کوین را اعلام کرده است. گفته شده است که پس از آن، بهای این رمزارز اندکی کاهش یافته است. بهای بیت‌کوین طی چهار هفته گذشته رشدی ۵۰ درصدی داشته است. آمار منتشر شده حتی از آن حکایت دارد که بهای بیت‌کوین در سال جاری ۱۲۰ درصد افزایش یافته است. به کانال اینستاگرام خیزش نیوز وله فارسی بپیوندید دلایل متعددی برای افزایش بهای بیت‌کوین از سوی تحلیلگران بازارهای مالی ارائه شده است. از یک سو گفته می‌شود، پایین بودن نرخ بهره بانکی، باعث تشویق سرمایه‌گذاران در رمزارزها شده است. از سوی دیگر می‌گویند، نقدینگی و حجم پول سرگردان نیز در دست سرمایه‌گذاران به حدی رسیده  است که تزریق پول به بازار رمزارزها را ممکن ساخته است. بی تردید اما یکی از دلایل افزایش بهای بیت‌کوین طی هفته‌های گذشته، کشیده شدن پای بیت‌کوین به بازار وال‌استریت است. البته گفته می‌شود که بیت‌کوین تنها برای سرمایه‌گذارانی جذاب است که در برابر نوسانات بازارهای مالی، حاضر به پذیرش ریسک هستند. به عنوان نمونه، ارزش بیت‌کوین بارها سقوطی شتابان را تجربه کرده است. در همین رابطه می‌توان به سقوط بهای بیت‌کوین در ماه ژوئن سال جاری اشاره کرد. در آن ماه، بهای هر بیت‌کوین به کمتر از ۳۰ هزار دلار رسیده بود. باید یادآور شد که شماری از کشورها و از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز برای دور زدن تحریم‌های مالی به استفاده از بیت‌کوین برای بازرگانی خود روی آورده‌اند.

اقتصاد نیوز – قیمت انواع کیف در بازار چند؟

نام کالا 
قیمت(تومان)

کیف رودوشی چرم جانتا مدل D۰۱۲
۱,۲۸۸,۰۰۰

کیف رودوشی چرم جانتا مدل ۴۹۵
۱,۱۵۴,۰۰۰

کیف رو دوشی چرم مردانه سالار مدل E۱۴۰-L
۸۸,۰۰۰ 

کیف اداری مردانه 
۱۳۳,۸۰۰ 

کیف رودوشی چرم ما مدل ۰۵
۹۰,۷۰۰ 

کیف اداری مردانه آدین چرم مدل DP۱
۴۵۰,۰۰۰

کیف رودوشی مارپلو مدل MPO-۳۰
۱۴۵,۰۰۰ 

کیف دوشی چرم آرا کد d۰۳۴
۳۸۰,۰۰۰

کیف اداری مردانه چرم ناب
۱,۰۰۰,۰۰۰